صحنهی جنگ نهایی در پردهی سوّم که ترکیبی خارقالعاده از صدا و نور و اجرا بود، به زیبایی تمام اجرا شد و در کنار رسالتمحور بودن نمایش (هرچند پیام داستان نهایتاً تکراری است و بارها در رمانها و فیلمهای ضدّ جنگ ذکر شده است، امّا از اهمّیّت آن، بالأخص وقتی در لباسی جدید اجرا شود، نمیکاهد) از نقاط قوّت نمایش بود.
پرده دوم (میز تعادل) با پردههای جنگ همخوانی نداشت و در برخی نقاط طنز آن به زعم من نه چندان جالب توجّه و خندهدار جلوه میکرد و بیشتر موجب منحرف شدن نمایش از جدّیت خود میشد. شوخیهایی نظیر دامن یکی از بازیگران که به کرّات هم تکرار شد، چندان جالب نبود، اگر نگوییم پیشپاافتاده و مبتذل بود. شاید میشد این پرده را به طریقی دیگر اجرا کرد که متناسب با فضا و اتمسفر پردههای جنگ باشد.
در مجموع امتیاز من به نمایش 3.5 است که آن را به 4 گرد میکنم.
با تشکّر از عوامل گرامی نمایش مختلفیم.