خانه ی آرمانی من
کلبه ای بی در و پنجره است
پر از تابلو های انتزاعی رنگ و فرم تو
ضرب قلم هایی که حس حرکت دارد
بی آنکه جهت را نشان دهد...
چیزی از نقاشی نمی دانم
اما
برای کشیدن زندگی ، از زندگی کشیده ام.
حال خود بگو...
آیا می توانی با قلمی سیاه یا خاکستری
بر چاردیواری اسارت
طرحی زنی که تو را به حرکت وادارد؟
از: مهرداد فرنیان