تئاتر جالبی بود و فرم جدیدی برای من داشت که این موضوع لذتبخشش میکنه.
همزمانی روایتها ۱۰ دقیقه اول گیجکننده بود اما رفته رفته که بهش عادت
... دیدن ادامه ››
میکردی تجربه جدیدی رو میساخت. انگار خودت انتخاب میکردی که بیشتر میخوای کدوم روایت رو دنبال کنی. این خصوصیتش باعث میشد که حتی بشه چند بار این نمایش رو دید بدون این که خستهکننده بشه و هر بار به یه قسمت توجه بیشتر کنی.
استفادههای خلاقانهای توی جایجای نمایش از نور شده بود که به فضاسازی کمک میکرد اما این درمورد صدا وجود نداشت.
بعضی جاها (مثلاً توی پرده سوم) تکرار بازیگرها توی شخصیتهای مختلف یکم ناهمبستگی ایجاد میکرد. مثلاً دیویس و پدرش، ما دیده بودیم که یه جا هردو یه شخصیت داشتن و بعد توی ۶۰ سال بعد هم همونا بودن با همون اسم و نسبت فامیلی. درحالی که هدف این بخش تنها این بوده که مسئولیت پذیری بانی رو نشون بده و به روایت کمک چندانی نکرده.
بازیها خیلی دقیق و تکنیکی بود و نشوندهنده وقت زیاد برای تمرین بود. تنها بازی اما توی پرده اول (نقش معتاد) یکم ضعیف بود.