فقط یه نقد کوچولو از بازی بهار دهقان کنم.البته نمیدونم جزیی از بازی بود یا نه.چون اون سکانس ، سکانس درامی بود و جایی برای خنده نبود وقتی کنار ویلچر مادر نشسته بود و به صحبتهای پدر گوش میداد چشماش داشت گریه میکرد ولی یک لحظه خنده به لبش اومد .نمیدونم جزیی از بازی بود یا اینکه یاد یه چیزی افتادن .ولی از ارزشهاشون کم نمیشه و من نمره ممتاز میدم به ایشون