از آن دسته نمایش هایی که میتوانی بعد از تماشا، قصه آن را تعریف کنی، برخلاف برخی نمایش ها که مفهوم انتزاعی و باز و غیرخطی دارند کاملا در خط سیر داستان پیش میرفت و دقیقا روی ریل پلات گام به گام جلو میرفت. یک دورهمی زنانه با حضور هرازچندگاهی همسایه طبقه بالایی و دعوت از فالگیر و داستان جالبی که پیش رفت.
بازی خانم ژاله صامتی بسیار خوب بود و سایر بازیگران هم بسیار خوب و مسلط بودند. نکته جالب اجرا برای من، زمانی بود که بازیگر دیگری در اسپات لاین بود و صحبت میکرد ولی بقیه بازیگران با اینکه ساکت بودند اما همگی در لحظه همزمان نقش خود را بازی میکردند. از روی میمیک و تغیّر صورت و حتی حس هایی که از سایر بازیگران همزمان دریافت میشد حتی میشد مسیر داستان را جلو برد به بیانی هیچ کدام از 7 بازیگر حتی لحظه ای منفعل نبودند و این نکته جالی بود. دکور خوب و گرم و مناسب بود. ابتکار کمک گرفتن از بوی محبوبه شب در سالن هم جالب توجه بود (چند سال پیش در نمایش زهرماری نوشتم کاش از بو هم در نمایش کمک گرفته میشد و این اولین جایی بود که دیدم حس بویایی هم به کمک نمایش آمده)
و اما دو نکته منفی : یکی سالن که علیرغم فضای دلنشین محوطه، خود سالن مانند سالن نوفل شاتو بسیار تنگ و صندلی های به هم چسبیده و فاصله تا صندلی
... دیدن ادامه ››
جلویی کم و تنگ و صندلی های ناراحت و البته ایمنی محیط بسیار پایین. ضمن اینکه صدایی مانند فن یا کمپروسور هواساز یا چیزی شبیه این در تمام طول نمایش در سالن می امد که تمرکز نمایش را میگرفت.
نکته دوم که بسیار روی اعصاب بود بعضی تماشاگرها بودند که البته این نقیصه متوجه تیم اجرایی نیست ولی کاش پیش فرض اینکه کسی که تئاتر می آید حتما فرهنگ تئاتر را دارد را بازنگری کنیم و قبل از نمایش یا شفاها یا با نوشته هایی هایی را گوشزد از جمله اینکه
آنجا که یک نفر ورود میکند ابراز هیجان و احساسات میکنند یکی در نمایش های کمدی شب جمعه ای است که وقتی مملی وارد میشود کف و سوت میزنند و یکی در مجلس روضه که بدو ورود واعظ برای عظمت روحانیت مقدس صلوات می فرستند
یکی هم اینکه ابراز هیجانات و احساسات با شدت بیشتر از 110 دسی بل باز یکی برای برای نمایش های کمدی-لوده ای است که مثلا شلوار یک نفر می افتد یکی هارهار پاره میشود از خنده ویکی هم باز برای مجالس روضه انجا که تیر از چله رها میشود که بلند بلند گریه میکنند.
راستی میدانم که پوسترها و برگه ها چاپ شده ولی دیگر نمیشود کاری کرد ولی کاش با صدای مهران مدیری را با ماژیک سیاه خط میزدید.
قیمت بلیط هم به نسبت سالن با این کیفیت پایین کمی بالا بود.
ولی با تمام این تفاسیر اجرای خیلی خوب خانم صامتی و اجرای خوب سایر بازیگران، داستان جالب و کارگردانی خوب به نظر من سه و نیم ستاره از پنج را نصیب نمایش میکند، گرد به بالا 4
پ.ن: گلهای محبوبه که روی دیوار انتهایی نصب بود، داشت خشک میشد لطفا کمی آب بدهید و هرازچندگاهی جلوی نور بگذارید.
"بعضی وقتها که پنجره حیاط رو نگاه میکنم، احساس میکنم چند نفر بین محبوبه ها دارن مارو نگاه میکنن و پچ پچ میکنند"