کاش عزیزان هنرمندی که تجربه قبلی دارند، پروفایلشون رو تو تیوال بسازند که ببینیم چه سوابقی داشتند!
به هر حال نمایشهایی که در سالن مولوی اجرا میره، برای من به شخصه دارای ارزش و اهمیت زیادی هست و کار ضعیف خیلی کم دیده میشه!
موفق باشید!
اجرای خوبی بود ولی در بعضی از جاها ما صدای بازیگران مرد رو نمیشنیدیم، در آخر هم مستندی خانوادگی پخش شد که اصلا ربطی به اجرا نداشت و ما نمیدونستیم چرا باید این مستند رو ببینیم؟ آیا اصلا ربطی به موضوع داستان داشت؟
تولید کار تجربی، آنهم در شرایط کنونی که عوامل مختلفی بر جذب اندک مخاطبان تئاتربین تأثیرگذار است، جسارت بیشتری نسبت به روزهای پررونق تئاتر می طلبد، و از این حیث که مخاطبان، سالن مولوی را عموما به اینگونه نمایش ها بیشتر می شناسند، توقع دیدن این آثار یک امر بدیهی است، پس مساله ی من نه چرا تجربی و نه چرا مولوی است!! سوال اساسی این است که وقتی از کار تجربی حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟ آیا به صرف تجربی بودن یک اثر هر بدعتی در قلمرو تجربه بر صحنه تاتر تاثیری زیبائی شناختی بر جای می گذارد و می تواند به واسطه ی تجربی بودن توجیه پذیر باشد!؟ قراردادهای تئاتر وقتی در کنار مدیوم های دیگر به تقابلی معنادار می رسند، تأویلی متفاوت را پیشِ روی مخاطبان می گذارند که بررسی چندوجهی این تقابل باعث می شود کارگردان کمی در جایگاه مخاطب بنشیند و برآنچه ضرورتی زیبائی شناختی پدید نمی آورد، اصرار نورزد، این را از آنجایی می گویم که برخی گمان می کنند ابهام از ضعف یک اثر هنری-در اینجا تئاتر- ناشی می شود، در حالی که ابهامی که با کشف و تأویل مخاطب معنا یابد، از جلوه های آثار درخشان هنری است. اما توضیحات کارگردان اثر آنهم در پایان نمایش، نشان می دهد که استفاده از ویدئوی مستند گونه به جای رورانس که عموما بخش تشریفاتی نمایش است، پاسخ دادن به این ابهام حل نشده را برای کارگردان را مساله کرده است در حالی که اگر این مسأله به سایر بخش های اثر خصوصا استفاده از فیلم و شعر ... دیدن ادامه ›› و نقاشی و رقص تسری می یافت، انتخاب های هوشمندانه تری می توانست این جسارتِ کارگردانی را به نتایج مطلوب تری برساند.البته اگر این نوشته ریویوگونه رنگ و بوی ابهامِ مورد انتقاد را به خود گرفته است، تلاش من برای پرهیز از لو دادن اثر و نیز وارد نشدن به ساحت نقد ساختارمند نمایش بوده است. چون چهارچوب و زمان مناسب تری را می طلبد.