من یک تماشاگر حرفه ای تئاتر نیستم، اما باید بگم نمایش باخ کار قشنگی بودو سراسر پویا، فوق العاده دوست داشتنی با بازیهای روان و معرکه و صدای دلنشین
ممنون از همه هنرمندان این نمایش مخصوصا اقای بهزاد داوری و خانم بهناز نادری👌
اجرای زیبای بهزاد داوری و صدای دلنشین حسین میرزاییان، به همراه بازیهای متفاوت و صدای زیبای بهناز نادری، این نمایش را به یک تجربهی هنری فراموشنشدنی تبدیل کرده است.
دیشب به دیدن این نمایش رفتم نمایش به سادگی و بی آلایش با ورود موسی (مرد مسن- خسرو احمدی) از سمت دستشوئی صحنه با صدای هن و تُلپ شروع شده و به زودی درمی یابیم او عین ریاکار، تظاهر، متشرع بازی، کلاهبرداری و انحطاط محض است، و فروغ(بهناز نادری) که دخترجوانی ست با آرزوهای بزرگ برای رسیدن به اوج استعداد موسیقیائی اش، امّا در چنگال موسی اسیر است، در این میان دو جوان یکی سعید کفتر(بهزاد داوری) که ظاهراً پدرش صاحب تماشا خانه حاضر بوده و موسی به ظرایف الحیل آنرا با چنگال پدر سعید بیرون کشیده و اکنون نیز سعی در اعمال حداکثری قُلدری را از طریق استشهادات مختلف و وکیل گرفتن دارد تا حتما رد خیانت خود را صورت قانونی ببخشد و در این میان با سعید درگیر است و آن جوان دیگر بشیرنیشابوری(حسین میرزائیان) که می توانست خواننده خوبس باشد به دلیل از دست دادن پدرش در کودکی مجبور به کار شده و اکنون به استخدام موسی درآمد تا نگهبان محل باشد، و این سه مرد هرکدام نسبت به فروغ نظر دارند، جوانان عاشقانه و موسی نانجیبانه! و امّا در این انحطاط نقطه مرکزی داستان که فروغ است تنها راه را خیال و (یعنی عنصر اصلی هر اثر هنری) که خیال سرکش فروغ برای نجات از این پلشتی یوهان سباستیان باخ (بهزاد عبدی) را از تاریخ به متن می آورد، تا آوازهای فروغ را در آرایه های موسیقیائی سُترگ معنا ببخشد، آنگاه که با نواختن قطعه ای فروغ شعر عاشقانه فرانسوی یا شاید هم آلمانی را با صدای رسا می خواند، ... دیدن ادامه ›› و بعد که باخ با فروغ و یا حتّی با متن همدلی کرده و آگاهانه می داند که باید نجوای خفته آدمیان حاضر اعم از نمایشگران و تماشاگران را قوام ببخشد از این روست تا قطعه ای از دستگاه ماهور را با پیانو می نوازد تا هم فروغ و هم حاضران در تماشاخانه (هرچند در ذهن خود) مرغ سحر ناله سرکن را در همراهی با نمایشگران نجوا کنند، و به این ترتیب «نمایش باخ» نجوای شرافتمدانه بدیع، بی تکّلف با بیانی ساده می شود برای رهائی... جداً مرا ذوق و شعف آورد - در دلم گفتم دمتان گرم و سرتان شاد باد و برایتان بهترین ها را آرزومندم. دوستدارتان رهبرقنبری