عشق، انتظار، مرگ
شهرام کرمی
«نمایش جشنواره الفبا» کار جدید بانو گلاب آدینه اثری ارزشمند و قابلاحترام است. گلاب آدینه که شاید خیلیها او را فقط بازیگر پیشکسوت با کارنامه درخشان، بشناسند و کمتر به وجهه کارگردانی او توجه کنند هنرمند مؤلف و صاحبسبک و دیدگاه در کارگردانی است. سالها تجربه او در بازیگری و کارگردانی در مقام کارگردان منجر شده که هر نمایشی که کار میکند ویژگی خاص خود را داشته باشد. برای همین در نمایشهایی که گلاب آدینه کارگردانی میکند هویت و نیاز مخاطب و موضوعات قابللمس و شیوه خاص او نمایان است.
باسابقه کارگردانی گلاب آدینه آثار او در این مقام، چند مشخصه اصلی دارد. استفاده از هنرجویان و جوانان تازهکار، شیوه نمایش ایرانی و یا آثاری در تناسب فرهنگ سرزمین با موضوعات روزمره، تجربه و چالش عملی در سبک و ژانر کارگردانی اجرا. البته برخی نمایشهای او چون «بانوی محبوب من» بیشتر دلمشغولی در اجرای تجربههای موفق بوده که توجه به مخاطب مهمترین عامل برای این کارگردان در اجرای این نمایش بود. خود کارگردان در دلیل اجرای نمایش «بانوی محبوب من» میگوید: «نیاز به شادی. حتی لحظهای نشاط و لبخند بر لب برای ادامه بقا لازم است. سیستم بدن انسان هم بهطور خودکار موقعیتی را ایجاد میکند تا انواع هورمونهای نشاطبخش در بدن پخش شود. سالها بود که دخترم نورا پیشنهاد ساخت این نمایش را به من داده بود، اما من هیچوقت لزومی برای به صحنه بردن آن نمیدیدم تا اینکه دوران سخت کرونا رسید و جهان پر از مرگ و ذهنها پر از سیاهی شد. من هم مثل همه احساس خفقان کردم و در جستجوی بهانهای برای رهایی بودم پس به
... دیدن ادامه ››
یاد پیشنهاد ساخت آن فیلم افتادم.»
کمتر کارگردانی به شکل مستمر متعهد به بهره از هنرجویان جوان در آثارش بوده و ازاینجهت کار گلاب آدینه نمونه موفق در این مورد بوده که تعلیم و تجربه بخش اصلی شیوه کاری او شناخته میشود. نسل زیادی از بازیگران حرفهای در دورههای مختلف توسط گلاب آدینه به هنر ما معرفیشدهاند که ویژگی همه آنها توجه به اصالت تئاتر و این حرفه باسابقه است.به قول برتولد برشت: «فقط کسانی که حقیقت را جستجو میکنند میتوانند از تجربه بیاموزند.»
در بیش از سه دهه فعالیت کارگردانی گلاب آدینه بااحساس تعهد در مقابل نسل جوان حضور هنرجویان در آثارش یک الزام همیشگی بوده که معمولاً این گروه بازیهای درخشان نمایشهای او را رقم میزنند. شیوه کاری او شبیه «پیتر بروک» مبتنی بر تعلیم و اجرا است. در کار این کارگردان، نمایش فرصتی برای تعلیم و البته تجربه عملی است که نتیجه آن مخاطب عمومی را هم راضی میکند. همه بازیگران نمایش «جشنواره الفبا» این ویژگی را دارند که تماشاگر از حضور هنرمندانه آنها لذت برده و راضی باشند.
«نمایش جشنواره الفبا» در بین همه آثار این هنرمند کار متفاوتی است. عمده کارهای گلاب آدینه در مقام کارگردان که بیشتر سراغ نمایشنامههای استاد بهرام بیضائی رفته است در فضای نمایش ایرانی بوده و این شیوه و روش کاری را خوب میشناسد. هویت و فرهنگ و روایت ایرانی و شخصیتهای قابلباور و ملموس علاقه این کارگردان مؤلف است. «نمایش جشنواره الفبا» نمایشی متفاوت در سبک و اجرا است. نمایشی در چندین تابلو که هرکدام داستان و ماجرای مستقل دارند. موضوعات اجتماعی و روزمره که درونمایه ملموس و امروزی را شامل میشود. ساختار منسجم و روایت داستانی موجز با دیالوگهایی شاعرانه که برای جلوه آن برخی حروف الفبا با وزن و آهنگ کلامی استفادهشده از ویژگیهای نمایشنامه دغدغهمند افشین هاشمی است. باوجود اینکه هر تابلو شخصیت و داستانهای مجزا دارد؛ اما در کلیت همه آنها در موضوع و ماجراهای زندگی روزمره یک تصویر از مفاهیم جاری زندگی بشر امروزی جاری است.
عشق، انتظار، مرگ، جنگ،ترس و فقر از مضامین اصلی زندگی اجتماعی و روزمره است که دستمایه کار نمایشنامهنویس قرارگرفته تا زندگی را چون موقعیتهای کوتاه و پر رمز و رنج نشان دهد. شخصیتهای ایرانی و چالش روزمره آنها تبحر نویسنده در خلق اشخاص ریشهای و باورپذیر است که بهخوبی نمایشنامه را شکل داده تا مخاطب با برشهای کوتاه از زندگی امروزی روبرو شود. این ماجراها چنان است که گویی آغاز و انتهایی ندارد و همان حرفهای همیشگی و قابلباور است که برای مخاطب عینی و تجسم میشود.
یکی از ویژگیهای نمایش توجه کارگردان به یک تمهید خاص است که شاید در نمایشنامه هم شکل نگرفته و این روش کارگردان برای درگیری و پیوند با تماشاگر باشد. شیوه مشارکت فعال تماشاگر در اجرا بهنحویکه همان وقت ورود به سالن به همه تماشاگران کاغذ و قلم میدهند تا در یک ضیافت زندگی بانام جشنواره، درباره هر قطعه نمایش نظرات خود را درج نمایند. جالب است که این روش «فاصلهگذاری» که بهره از شیوه نمایش ایرانی و نوعی تعامل و فاصلهگذاری است برای مخاطب ارزشمند و قابلاحترام بوده و همین کار عامل ارتباط قوی و اظهارنظر مخاطبان درباره نمایش میشود. از نگاه کارگردان این مسئله مهم میشود که تماشاگر مشارکت فعال در اجرا داشته باشد. به این شکل که تماشاگر آگاه بهعنوان یک نظارهگر در باره همه موضوعات نمایش اظهارنظر کند. کارگردان نمیخواهد که اجرای او فقط زنده ساختن چندین قطعه کوتاه نمایشی باشد. شیوه فعال مشارکت و تعامل تماشاگر در اجرای نمایش «جشنواره الفبا» مخاطب را در موقعیت ناظر آگاه قرار میدهد.
بهعنوان یک تماشاگر آگاه وقتی «نمایش جشنواره الفبا» را دیدم فارغ از داستان و موضوعات هر تابلو که قابلتعمق است بیشتر از همه بازی باورپذیر بازیگران نمایش که هرکدام در یک قطعه حضور درخشان دارند نمود دارد. شیوه ساده و بهدوراز پیچیدگی و صحنهای که بهمرور از دکور و آکسسوار خالی میشود تا در پایان فقط دیواری شبیه تختهسیاه باقی بماند که تجربههای مهم زندگی بر آن نوشتهشده نمایش را به جشنوارهای برای مشارکت در اجرای الفبا تبدیل کرده است. الفبا و حرفهایی که برجسته میشود نمادی از مفاهیم جاری و روزمره زندگی است که همه ما بهعنوان حقیقت زندگی درباره آنها درک و تجربهداریم.
قضاوت ما درباره این جشنواره و اجرایی شبیه زندگی درک واقعیت است. به قول «استلا آدلر» هنرپیشه و استاد بازیگری «با حقیقت و با ایمان باید به آنچه در صحنه انجام میدهیم در تماشاگر نفوذ کنیم.»