خواجه مگو که من منم، من نه منم نه من منم
گر تو تویی و من منم، من نه منم نه من منم
عاشق زار او منم، بی دل و یار او منم
باغ و بهار او منم،
... دیدن ادامه ››
من نه منم نه من منم
یار و نگار او منم، غنچه و خار او منم
بر سر دار او منم، من نه منم نه من منم...
کاش تمام زندگی فقط رقص بود، اون موقع چقدر به هردومون خوش میگذشت. اما اینطور نیست...
من و منِ من چقدر به هم شباهت دارن و چقدر با هم تفاهم دارن؟
منِ من خود منه یا قراره یه روز اعلام استقلال کنه و چاقو رو توی قلب من فرو کنه؟
چند بار این صداها و جدل هارو توی مغزم شنیدم و به قضاوت نشستم؟
چقدر خودمو میشناسم، چقدر ناز خودمو میخرم؟
خسته نباشید میگم خدمت عوامل محترم اجرایی
طراحی صحنه، طراحی لباس، گریم، موسیقی و طراحی نور همگی بسیار خوب بودند.
بازی ها بسیار خوب و درست، لذت بردم.
فکر میکنم سال تئاتری من با این اجرا به پایان رسید.
امیدوارم همواره بدرخشید و همچون قاب های جذابی رو روی صحنه ی تئاتر برامون بسازید.
چون تئاتر مثل زندگیه، کات نداره و ما مجبوریم به دیدن، شنیدن، حضور. و چه خوب که این اجبار یک اجبار دلنشین باشه. ✨🌞🤍