مشخصه هر اثر هنری اول بابد اینترتیمنت یا سرگرم کننده بودن آن باشد . اگر گروتسک یا مینی مال یا کار فرمال هم میخوایم ارائه بدیم اول باید سرگرم کننده و جذاب باشه و تکرار زیاد در دیالوگ و حرکات اون هم با بدن های بدون آمادگی و انعطاف اصلا کار رو جذاب نمیکنه و اغلب تماشگران اطراف من انرژی شون بهم پرتاب میشد که دوست داشتند زودتر تموم بشه . کاش اسیر اسمها نشیم و اگر اسم پشت این کار نبود در حد کارهای دانش آموزی هم نمیتونم این کار رو به عنوان مخاطب بپذیرم. باور کنید ما معنای وجود و واقعیت و فلسفه رو تا این حد میفهمیم که انقد نخوایم خرفهم بشیم . و آخرش هم درک نکردم چرا باید از بازیگران مرد در نقش زن استفاده میشد؟ شاید اگر آن سه نقش از جنس اصلی استفاده میشد بسیار کار جذابی میشد اما در این روزگار مرد زده که مولفه اول طنز بازی با جنسیت است دیگر تمام شده و باید از شیوه های جدیدتری برای ایجاد طنز و اینترتیمنت استفاده کرد . مثل سیرک این مورد فقط در دقایق اول میتونست برای مخاطب عام جذاب باشه ولی با تکرار زیاد و اینکه متن جلوتر از میزانسن حرکت میکرد به این معنی که دیگه کارگردان برای دادن میزانسن مستاصل شده بود و به تکرار رسیده بود فقط به فکر ارائه متن بود که هر چه جلو میرفت کار بدتر میشد