نقد نمایش «امشب به صرف بورش بدون خون: به روایت نازنین»
در نسخهی «به روایت نازنین» اقتباسی از داستایوفسکی، با زنی روبهرو هستیم که در گفتوگویی یکطرفه، کنار پیکر بیجان شوهرش، سکوت مرگ را با واگویههایی تلخ و زخمخورده میشکند. این ساختار تکگفت، فرصتی نادر برای گزارش یک بحران شخصی و اجتماعی ایجاد میکند؛ اما در عین حال پای ثابت پارادوکسهایی میشود که نمایش را گاه در لبه محافظهکاری و گاه در اوج رادیکالیسم نگه میدارد.
بازیگری
حضور اغراقنشده و ملانکولیک الهام کردا، فضای نمایش را پیش میبرد؛ او با نگاههایی خیره و سکوتهایی پرجاذبه، بدون هیچ نمایش اضافی، بار ذهن و روح نازنین را بر دوش میکشد. این بازی، فراتر از تکگویی است؛ گفتاری شوریده که در سکوت، بیش از کلمات حرف میزند. توانایی او در ترکیب اندوه و آرامش، نمایش را به موقعیتی نزدیک به مراسم سوگخوانی تبدیل میکند.
کارگردانی و میزانسن
صابر ابر در این اجرا، با نگاهی مدیوممحور و تعمدی به چشم ناظر، واکنش شکل میدهد؛ گاه دیوار چهارم را میشکند تا مخاطب
... دیدن ادامه ››
را به ضیافت سوگ دعوت کند، و گاه اجرا را به فضایی شخصی و صامت محدود میسازد. میزانسنها با حضور تماشاگران در چهار سوی صحنه، حس مشارکت و همدلی را تقویت میکنند، اما تداخل در دید برخی مخاطبان از زاویه باعث کاهش تجربه بصری میشود.
دکور، نور و صدا
چیدمان صحنه با میزهای سوگ دور حوض، تصویری استعاری از نفی سنت را تداعی میکند و طراحی نور موضعی و خشن، حس خفقان ناشی از سکوت و فقدان را تقویت مینماید. صدای پایآب، ظروف استیل و حضور تسلطیافته سکوت، یادآور یک بستر تنشآمیز و تأملبرانگیز است؛ گرچه گاه قطع ناگهانی موسیقی و ناهماهنگی صوتی ضربهزننده ممکن است ضربهی حسیِ لحظات اوج را کاهش دهد.
تم و روایت
نمایش تلاش میکند به جای بازتولید روایت مردانه کتاب داستایوفسکی، صدای زن حذف شده را احضار کرده و وابستگیاش را بدرخشد. اما ساختار تکگویی، در جاهایی به رسمیت نفس سوگواری تبدیل نمیشود بلکه به سکوتی از پیش تعیینشده بدل میگردد؛ گویی نازنین نه روایتکننده، بلکه متهمی بیکلام است. این پارادوکس ساختاری، اگرچه به طرح پرسشهای جنسیتی کمک میکند، اما توان تغییر نشانههای جنسیتی نمایش را محدود میسازد.
امتیازات :
بازیها | ۹.۰ از ۱۰
طراحی صحنه و نور | ۸.۵ از ۱۰
روایت و فیلمنامه | ۸.۲ از ۱۰
تأثیرگذاری کلی | ۹.۰ از ۱۰
امتیاز نهایی | ۸.۶ از ۱۰
- - - -
پ.ن: به شخصه فکر نمی کردم صابر ابر بتونه در نمایشی باشه و حرفی نزنه، این برای صابر یک رکورد جهانی حساب میشه!