من این تئاتر رو دوست داشتم
بنظرم اگه دوستان میگن که میخکوب نشدند یا حوصلشون سررفته (حسی که منم داشتم خصوصا اوایل اجرا) دقیقا هدف این نمایشنامه تامین شده
چون باغ آلبالو دقیقا داره رخوت آدمایی رو نشون میده که فقط لازمه در سطح خیلی کوچیکی اراده کنند تا وضعیتشون تغییر کنه
بعضی جاها فقط کافیه دهنشون رو باز کنن و یه کلمه حرف بزنن
اما به جاش با یه رخوت غیر قابل توضیح دائم روی یه مبل میشینن و از گذشته ها حرف میزنن یا حرفای سطحی و بی کاربرد میزنن و نگران دماسنج اتاقن!
بنظرم اون رخوتی که تو کل نمایشنامه هست، این که آدم عصبانی میشه که اینا چرا "هیچ کاری نمیکنن" حسی بود که خیلی خوب به آدم منتقل میشد