نمایش پرواز به تاریکی رو به اعتبار افشین هاشمی رفتم و دیدم. طبعن به متن نمایش دسترسی ندارم ضمن اینکه نه داستان عقاب دوسر را خوانده بودم و نه شعرهایی که در جای جای اجرا به آن اشاره میشه. بعد از پایان کار تا مدتی به سندیت تاریخی داستان فکر می کردم ولی وقتی متوجه شدم این امر خیالی بیش نیست ایده چنین کاری را جالب و جذاب یافتم . بازی ها روان یکدست و قابل قبول بود و از نظر من نور و طراحی صحنه ایراداتی داشت ولی با توجه به مکان و بضاعت آن خیلی نمی شه در این مورد سخت گیر بود. جایی خوندم که اقای هاشمی گفته این کار بدلیل کیفیت پایین به سالن های تئاتر شهر و مولوی راه پیدا نکرده که اگه صحت داشته باشه عجیب بنظر می رسه. وصله کیفیت پایین شاید به کار قبلی افشین هاشمی (ادیپوس ) بچسبه ولی به این یکی ...والله اعلم.
نمایش یه جذابیت فرامتنی دیگه هم البته داره و اون هم مکان اجرای نمایشه ایده اجرا در یک سردابه با بوی نم و ظاهری قدیمی با تاقهای ضربی حداقل برای من پر از لطف و سرشار از ارجاع به خاطره های گذشته اس. تصور حضور در همچین جایی آنهم در تهرانی که به لطف طماعی و پول پرستی بساز و بفروش هاش و خطای تاریخی مسئولین شهریش مدام هر چند سال یه بار در حال تغییر قیافه اس و بی هویتی در این شهر موج میزنه و اثری از آثار گذشته و معماری این شهر را درش نمی توان یافت گذر به چنین جایی انگار ما را وارد دالان های تاریخ می کند و به این فکر می کردم که این سرداب تا کی می تونه خودش رو از جمیع بلیات دور نگه داره والله خیرحافظا...