اینقدر به بازی سیامک صفری علاقه مند هستم که همیشه سعیم این باشد که کارهایی رو که در اونها حضور داره رو ببینم. بازیگری که اینقدر صاحب سبک هست که ما می تونیم در اجرایی یک کپی نزدیک به صد در صدی ازش ببینیم(اشاره به رابینسون کروزوئه).حتی اگر به قول بعضی از دوستان در یک نقشهایی کلیشه شده باشه من اون صدای دورگه گیرا و اون لحن جذاب رو اینقدر می پسندم که دوست دارم همون کلیشه ها رو هم ببینم. برای من قابل تصور بود که قاعدتا باید بازیی شبیه به منهای دو یا آقای اشمیت کجاست رو از صفری ببینم اما در این دو نمایشنامه کلیشه ما داشت دو متن نسبتا خوب رو اجرا می کرد که متن پسران آفتاب واجد این خصوصیت نبود. نمایشنامه پسران آفتاب اگر درگیر ممیزی یا حذفیات عمده نشده باشد قابلیت اجرایی بهتر از اینی که امروز از اون می بینیم رو ندارد. یک نمایشنامه با یک ایده تکراری که خوب هم پردازش نشده است و اگر هم در لحظاتی برای بیننده جذابیتی دارد در اثر بازی خوبی هست که بازیگران به خصوص سیامک صفری و جواد عزتی ارائه می دهند. هر چند به نظر میاد صفری تمام توان خود رو برای ارائه یک اجرای خوب گذاشته بود به عقیده من اشتباه در زمینه انتخاب متن باعث شد پسران آفتاب یک برگشت به عقب در کارنامه کارگردانی این بازیگر خوب محسوب شود.