ترانه های قدیمی به تصویر کشیدن یک صدا بود اپیزود های برای زنده کردن ترانه های که برای خیلی از ماها کلی خاطره دارند
ترانه ها تو این کار منقش دستگیره های رو داشتن که آدم ها و داستان ها بهشون متصل می شدند مثل لندمارک های یه نقشه که راه رو بهتون نشون بده ! نمی شد از این همه زیبایی لذت نبرد
داستان : 7 اپیزود که در پایان به یک ترانه ختم می شدند در کل خط داستان پیرامون آدم های دنیا گلی بود یا فقط دنیا گلی ، اما داستان زیاد به خوده گلی نمی پردازه فقط تو اپیزود آخر می بینیم که گلی از همه آدم های داستان شاکی به قول خوده گلی آدمی هست که همه رو دوست داره ولی کسی دوسش نداره ، نگاه انتقادی داستان نا انتها ولی می ره و ترانه ها در کل یه تراژدی با شاید نامه خود کشی گلی میشه
ترانه ها : حرف آخر هر داستان ، زیبا . عالی ترانه رفته که یکی از ترانه های پایانی هستش نفس رو تو سینه هاتون حبس می کنه چنان ضرب آهنگی داره که فقط میشه گفت فوق العاده ، فقط شانس بیارید کسی وسطاجرا هوس نکنه ترانه ها رو بلند بلند زمزمه کنه
دکور :و خدا ویدئو پرژکتور را افرید ، قاعدتا تو تئاتر چند اپیزود کاری مثل پلکان با اون دکور خاص نادر هست من خودم به دکور های خالی عادت کردم دیگه ولی اینجا صحنه لخت بود ، مخصوصا اگه مثل من ارتباط تنگاتنگی با کفه سالن داشته باشی این رو بدجوری حس می کردی
چند تا نکته : اینکه آدم بلیط صندلی داشته باشه ولی رو زمین بشینه بی انصافیه
چرا کار بروشور نداشت ?