شب با تو تمام میشود
عشق من!
یادم باشد راز پرواز را
توی بالهات بنویسم
پَر ات بدهم در آبی آسمان
تا ته سرخی شفق منتظرت بمانم
بیایی بنشینی بر شانهی راستم
و گونهی چپم را ببوسی
بی ترس فردا
بخندی بخندی بخندی
تا تمام شود این دوریِ تلخ شطرنجی
که ما را
بر زندگی حرام کرد
گفته بودم من با نگاه تو آغاز میشوم؟
دل دل نکن پرندهی من!
پر بکش!
عشق آزادی میآورد...
عباس معروفی