نمایش هایی که در سالن های کوچک اجرا می شوند را به طور کلی دوست دارم. چنانکه اگر ردیف اول باشی پاهایت را کف صحنه ی اجرا می گذاری و بعضی وقت ها بازیگر زل میزند درون چشمت و دیالوگ را به تو می گوید. اتفاقا این بار همینطور بود. ردیف اول نبودم ولی اگر گوشه ی بالا بشینید، وقتی بازیگران در حال نگاه کردن به مردم بیرون پنجره هستند، به شما نگاه می کنند. حس جالبی است.
روز سوم اجرا را دیدم. روزمرگی و خستگی از مشخصات خانواده ی داستان بود اما بازی مادر خانواده از این جنس نبود. من هم موافقم (با کامنت قبل) که این نقش حداقل تا روز سوم خوب در نیامده بود. اصلا کلا کامنت قبل (پردیس سیاسی) را تایید می کنم. ولی در مجموع، به دلیل همان حسی که در بالا گفتم و قیمت نه چندان بالای بلیت، این را یک نمایش خوب می دانم.