در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمود خواجه پور: اندر احوالات نوشتن می گوید: ننویس، دیگر ننویس! و قلم را از دستم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:24:10
اندر احوالات نوشتن


می گوید: ننویس، دیگر ننویس!
و قلم را از دستم می گیرد. زل می زند توی چشم هایم. خم نازکی نشسته است گرده چشمهایش. پلک یک چشمش مدام می پرد.
می گویم: چرا؟
و سوالم را با سوال جواب می دهد: چرا؟؟؟!!
بهتم را که می­بیند، یک انگشتش را رو به صورتم می­گیرد و می­گوید: واسه این... من این شخصیت رو نمی­خوام. داری داغون می­کنی خودت رو. تنهایی... ... دیدن ادامه ›› افسردگی... تو خود بودن... بس کن دیگه.
بغض می­کند و بی­هوا کز می­کند کنج اتاق.

گفته بودم: شعر... داستان...
-یعنی واقعا خودتون اینها رو می­نویسین؟
-آره، بیشتر محض دلخوشی. یک عادت؛ یادگار دوران کودکی.
- چه خوب که شما اینقدر اهل هنرید... من که ... البته منم یک زمانهایی شعر می­گفتم ها!
خندیدم.
-آره، ما ایرانی­ها همه­مون شاعر متولد می­شیم.

و باز سایه بغض کرده­اش که گویی به زور می خواهد شخصیت مچاله شده­ام را کِش بدهد، اما نمی­داند که با این کار تکه تکه می­شوم، وا می روم.
می گوید: توی رادیو یکی می گفت از وقتی نوشتن رو ترک کرده، احساس می کنه زندگیش شادتر شده... کمتر فکر می کنه... و کمتر توی خودش می ره.

سکوت می کنم. و چقدر دلم می خواهد بدانی که هوا را از من بگیر، اما قلم را نه...
هوا را از من بگیر ، خنده ات را نه : پابلو نرودا !
خوب بود قربان ، سپاس :)
۱۸ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید