در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی رضا رحمان آبادی: روز سلام سینما، سینما را زهر مارمان کرد! بی نظمی برای مسئولین حکم ماس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:26:18
روز سلام سینما، سینما را زهر مارمان کرد!
بی نظمی برای مسئولین حکم ماسک اکسیژن رو داره برای بیماری که حمله آسم داره! (و ایضا نظم حکم فصل زیبای بهار را برای همان بیمار)

گفتیم روز "سلام سینما" که میگن سینما رایگان هست خانواده رو ببریم سینما روحیه ای عوض کنن، "خسته نباشید" رو ببینیم جیگرمون حال بیاد! اما مگه این بی تدبیری ها و تدبیرهای پشت بندش گذاشت!
خونه نزدیکه یک سینمای معروف و بزرگ هست که بهشون میگن پردیس سینمایی!
از قبل حدس میزدم خیلی شلوغ بشه امروز، ساعت 7:30 رفتم بلیط اینترنتی رزرو کنم، دیدم سایت بسته است! گفتم خب بعید نبود، خواستن مردم حضوری بیان!
ساعت 8 جایی کار داشتم، رفتم دم سینما دیدم تعطیله! گفتم خب سینماست، کله پزی که نیست ... دیدن ادامه ›› 8 باز بشه!
ساعت 11 فقط به نیت تهیه بلیط سینما رفتم بیرون، مطمئن بودم میرم بلیط میگیرم و عصر با آرامش و فراغ بال، در کنار خانواده میریم یه فیلم خوب رو رایگان می بینیم، تا لذتش دوچندان باشه!
در کمال تعجب با پدیده عجیبی مواجه شدم. گیشه اینور تعطیل! گیشه اونور تعطیل! یعنی چی؟! پس چه جوری مردم میرن سینما در روز سلام سینما؟!!!
یه آقایی واستاده بود گفتم جریان چیه؟ فرمودند: از راه میاین و میرین تو سالن میشینن!!! جل الخالق! یعنی نه جای صندلی نه بلیطی نه نظمی نه هیچی!
گفتم این چه کاریه، بلیط میدادین، ولی رایگان؛ تا اینجوری هم جای صندلی ها معلوم باشه، هم بشه برنامه ریزی کرد و اومد، الان ممکنه من سر یه فیلمی جمعیت بیشتری از ظرفیت سالن بخوان بیان، سر یه فیلم دیگه سالن خالی باشه! فرمودند نه دیگه، نیازی نبود؛ هرکی میاد میره تو سالن فیلمشو میبینه! گفتم یعنی من عصر بیام میتونم فیلم "خسته نباشید" رو برم؟ گفت آره، ولی بهتره بدون ماشین بیای چون صف پارکینگ اذیتت میکنه!
.
عصر شد و ما خانواده رو 45 دقیقه زودتر زدیم بیرون و مسیر 5 دقیقه ای تا سینما رو رفتیم!
چشمتون روز بد نبینه!!! رفتیم اونجا غلغله!!! یعنی در کلام و نوشتار نمیگنجد! وحشتناک شلوغ بود!
رفتم توی لابی، واویلا بود! دوستان پیشنهاد بنده رو عملی کرده بودن فقط به خودم نگفته بودن! برای فیلمها بلیط داده بودن و بلیط تمامی فیلم ها تموم شده بود! تنها، سانس ساعت 22:30 فیلم بوی گندم مونده بود!(که اگر تهیه کننده محترم فیلم شخصا میومد و میگفت 100,000 تومن نقدا بهت میدم بیا، عمرا نمیرفتم!)
.
هیچی دیگه ما شرمنده خانواده و نگاه غضب آلود آنها به ما که چه وضعیه ما رو الاف کردی! برگشتیم خونه DVD player رو روشن کردیم و در کمال ارامش فیلم دیدیم!

*یک نکته مثبت از این شب به یادگار موند، و اون دیدن "علی سرابی" در آن شلوغی ها بود، به احوالپرسی و دمت گرم و چاکریم آقا! گرچه نمیدونم توی اون بلبشو اومده بود چیکار!
مهسا و مصطفی بیگ محمدی این را خواندند
بیتا نجاتی، الهه الف و ترانه این را دوست دارند
اگر این حوادث پیش نمیومد تعجب داشت...
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
بیتا نجاتی (tina2677)
آقای رحمان آبادی عزیز
پیشنهاد می کنم اگر هنوز فرصت از دست نرفته و خسته نباشید امروز هم در سینماها اکران می شود، به تماشایش بنشینید.
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
مصطفی جان؛ ممنونم از لطفت؛ و ابراز همدردی ات!

بانو نجاتی؛ تمام سعیم رو میکنم! اما فردا آزمون دارم، و دیروزم رو بالکل از دست داده ام! امیدوارم در ایام جشنواره سینمایی پیدا کنم که اکرانش کند!
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید