سلام به دوستان
نمایش رو امشب دیدم(سه شنبه) ، احتمالا با متن آرش آشنایی دارید و به دوستانی که آشنایی ندارن پیشنهاد میکنم حداقل مختصری از اسطوره آرش یا روایت حماسی این داستان آشنایی داشته باشن تا بهتر باکار ارتباط برقرار کنن . اتفاق ابتدای نمایش خلاقانه بود، حضور بیماران آسایشگاه روانی در میان مردم در لابی تالار وحدت قبل از آغاز نمایش. این حرکت رو دوست داشتم و کار جالبی برای آماده کردن مخاطب بود. در کل با یک اجرای نمایش در نمایش روبرو هستیم و بازیگران نمایش آرش بیماران آسایشگاه آزادی هستن. و این اتفاق هوشمندانه به نوعی دست نقد رو میبنده چون شما از این بیماران نمیتونین انتظار اجرای حرفه ای از نمایشنامه آرش داشته باشین!
تمام گروه تلاش خودشون رو کرده بودن اما انتظار بیشتری از اجرا داشتم. برای مثال سادگی اجرای آرش توسط بیماران قابل پذیرشه اما دکور ساده در فضاسازی تیمارستان خیر. ترجیح میدادم در دست تخریب بودن آسایشگاه ملموس تر درست میشد و خصوصا صحنه ورود بلدوزر و تخریب در میان نمایش به جای عکس با دیوارهایی که به عنوان بخشی از دکور فرو میریختن اجرا میشد. این حداقل انتظار مخاطب از این نمایشه.
صدای خانم های بازیگر در ابتدای کار ضعیف بود. بازیگر پادشاه توران خیلی خوب دو نقش بیمار روانی و پادشاه حریص رو اجرا کرد. کنایه های تامل برانگیز بسیاری هم در نمایش بود،وقتی به دنبال آرش جایگزین میگردن،تصور هر فرد از آرش به عنوان قهرمان که میتونه آرنولد باشه یا خسرو
... دیدن ادامه ››
شکیبایی!
شاید هم کنایه کلیت نمایش که به قول دوستی تمام این وطن دوستی و حماسه سازی برای عده ای اهمیت داره و دارن بازگوییش میکنن که روان پریشن و آزادی رو خونه خودشون میدونن، یک تیمارستان که البته اون هم رو به نابودی است!