در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | farnaz haghkhah: وای؛ دخترم در این راه بسیار و ناهموار؛ نبودنت در آغوشم باریس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:22:33
وای؛ دخترم
در این راه بسیار و ناهموار؛

نبودنت در آغوشم

باریست بر دوشم به سنگینی کوهها

و من خسته و آماده فرو افتادن؛

محکومم به رفتن

مجالی برای شکستن نیست

لاشخورهای فرهیخته این اجتماع سیاه

بر فرازم می چرخند

افتادن ... دیدن ادامه ›› همان و خوراک بزم عیاشان شدن همان

بریده ام ولی لبریز از میل رسیدن ؛

تورا می بینم

در انتهای این کویر خاموشی

ایستاده ای و به رویم لبخند می پاشی

دستانت پر است از نوازشهای کودکانه

خستگیهایم را به در خواهی برد

و خواهم خندید

با هم

خانه ای خواهیم ساخت امن

روشن از نوای مهربانی

و گرم از شوری رویایی

میخواهم برسم

لبخند میزنم و کمر راست میکنم

این برزخ تنهایی خوابیست رو به بیداری

روزی خواهم رسید

روزی که در چشمان ابری ام

خورشید خواهد تابید
لبخند میزنم و کمر راست میکنم
............
درود بر خانم فرناز
۰۴ اسفند ۱۳۹۲
دختر خوب تو خیلی با احساسی ،

خیلی هم خوب مینویسی :))
۰۵ اسفند ۱۳۹۲
درود بر دوستان ادبی خودم... مرسی از لطف بی منتتون
۰۵ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید