رامتین شهبازی: خنده زیاد میتواند خسته کننده باشد
این منتقد و استاد دانشگاه معتقد است همانگونه که ریتم تند به ضد ریتم تبدیل میشود، خنده زیاد هم میتواند خسته کننده باشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جشنوارهی سراسری امید، در سومین روز از سلسله نشستهای پنجمین دورهی جشنوارهی سراسری تئاتر امید که یکشنبه شب ۱۸ اسفند ماه ساعت ۱۹ تا ۲۱ در سالن مشاهیر تئاتر ایران برگزار شد، سه نمایش “پشهها” نوشته سیاوش حیدری و کارگردانی سینا راستگو، “صرف افعال ماندن و ..” نوشته محمود ناظری و کار حمیدرضا حمیدی و “آنچه میشنوی ساز کج کوک سکوت است” به نویسندگی روزبه حسینی و با کارگردانی فرزانه تفرشی با حضور رامتین شهبازی نقد
... دیدن ادامه ››
و بررسی شد.
در ابتدا رامتین شهبازی اظهار داشت: قبل از بررسی کارها نکتهای است که لازم میدانم به آن اشاره کنم آن هم بحث شیوههای آموزش تئاتر است. این که تئاتر را زیر نظر چه کسی و چگونه آموزش میبینید، دارد شبهه آمیز میشود. همه ما شاگرد یک استادی هستیم منتها مهم است که بدانیم چقدر میتوانیم از اساتیدمان یاد گرفته و از آنها عبور کنیم. حتی بعضا آنها را نقد نماییم. در کشور ما سیستم به گونهای است که نقد را بی احترامی میدانیم و از آن امتناع میکنیم. متاسفانه یک مقداری ردپای معلمهایتان را در کارها میبینیم. برخی اوقات از کارگردانهایی تقلید میکنیم که خود آنها هنوز در حال شدن هستند. این جریان هم شما و هم آن کارگردان را به خطا میاندازد.
شهبازی با نمایش “پشهها” آغاز کرده و گفت: روایتها و رویدادها یا کارکردی هستند یا تفصیلی. تفصیلی داستان را در طول نمایش پیش میبرد درنتیجه این نوع روایت نمیتواند در تئاتر کاربرد داشته باشد در واقع تئاتر نمیتواند اینقدر رویداد محور باشد. بخش دیگری هم داریم که از آن به عنوان مکث تفسیری نام میبریم به آن معنی که با اتفاقات و فضاسازیها داستان در عرض گسترش مییابد و این کار بر مکث تفسیری استوار است.
وی ادامه داد: در کار “پشهها” حرکتهای آهسته (اسلو موشن) را داشتیم که من را اذیت میکرد. اما پس از مدت زمانی توجیهای به کار اضافه شد که ذهن من را اصلاح کرد.
رامتین شهبازی ضمن اشاره به علاقه بازیگر برای دریافت ریاکشن از جانب تماشاگر عنوان کرد: این نمایش به سمت بداههسازیهایی میرفت تا تماشاگر را به خنده آورد. زمانی که خنده تماشاگر توجه بازیگر را به خود جذب میکند در این صورت بازیگر خودش را به دست تماشاگر میسپارد و شروع به تکرار میکند. با اینکه فضاسازی کار خنده میگرفت اما همانگونه که ریتم تند به ضد ریتم تبدیل میشود، خنده زیاد هم میتواند خسته کننده باشد.
شهبازی جنس کمدی نمایش “پشهها” را خطرناک دانست و گفت: این نمایش به تئاتر آزاد نزدیک شده بود. نمیخواهم بگویم که تئاتر آزاد بد است اما وقتی کاری را با ایدهای آغاز میکنیم، نمیتوانیم همچون تئاترآزاد عمل کنیم.
وی معتقد است که بازی بازیگران کار روان بوده و موقعیتها و شخصیتها نیز باورپذیر بودند.
این منتقد در پایان صحبتهایش در خصوص این نمایش توضیح داد: فضای نمایش، یک فضای ساده و روان است اما پس از هدایت داستان به سمت فانتزی شدن، فاز کار تغییر میکند در صورتی که پاساژ لازم را ندارد. پاساژ حلقه ارتباطی است که برای تغییر لحن یا فضای کار باید از آن استفاده کرده و به واسطه آن فضا را تغییر داد.