_من نمی خوام عین پدرم یه دباغ باشم.
_دباغ ها هم می تونن با شرافت باشن.
-اما پدر من با شرافت نیست.
_چون پدر تو هم جز سرمایه دارها و سیاست مدار های آتنه.
بازی اقای ایوب اقاخانی مخصوصا صحنه ی اخر که به زبان یونانی اعتراضش را فریاد می زند فوق العاده تاثیر گذار بود،باهاتون در مورد پر رنگ شدن نقش افلاطون موافقم