«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
خم شد و گفت:گریه نکن برمی گردم
صدای هواپیما در مغزم پیچید
بوی علف زار سوخته ی جاده تا گرگ و میش تهران نبودنش را در تنم پیچاند
عید امسال هم گذشت
.
.
من هنوز گریه نکرده ام.
گل گندم برکت
زمینت آباد هنوز
روی شالی موهات پرنده آزاده هنوز
خوش به حالت که هنوز خورشید و باور می کنی
روی شونه های مهتاب موهات و تر می می کنی
خوش به حالت که تبر بوسه به ساقت نزده آفت دختر سرما توی باغت نزده
خوش به حالت گل گندم
خوش به حالت گل گندم
گل گندم واسه ما دشمنی آزاده هنوز
........
این عشقه تو دلامون
که می شه اشک تو چشمامون
از: ناشناس
امشب آن قدر دل تنگم
که برای قطره ی اشکی ملتمسانه شراب می نوشم
نمی دانم این همه بغض به کجا فرو خورده می شوند؟!
گندم
خواستم بنویسم نقش کاغذ مجاز نبود
قلم برهنه بودو من
روسریم را برداشته بودم
نوشتن بر من حرام شد
خواستم لبخندم که در فرفری سیاه موهایم سلام می کرد را عکسم کنم
پیغام این بود:عکس شما مطابق با موازین اسلامی نیست
خدا رو شکر که اسمم پر است در مزارع قاب عکاس ها
گندم
سلام خبر خبر خبر :
در رقابت تنگاتنگ فامیل دور و ببعی
فامیل دور اول شد:-))))هووووووووووورررررررررررااااااااااااااااااااااااااااااا
من دلم می خواهد ذره ای شوم
باد مرا برقصاند در درخشش خورشید
من دلم می خواهد سکوت بر من ببارد در خشکی کویر
و هوهوی باد در سردی مهتاب یکنواختی صبح را از تنم در بیاورد.
گندم(رویای کوچک چشمانم)
برای هرکسی که این فیلم رو بره و ببینه متاسفم
سقراط رو دیدم می شد نقش افلاطون پررنگ تر باشه ..
_من نمی خوام عین پدرم یه دباغ باشم.
_دباغ ها هم می تونن با شرافت باشن.
-اما پدر من با شرافت نیست.
_چون پدر تو هم جز سرمایه دارها و سیاست مدار های آتنه.
فکرهایم را همه باد برد
چشمهایم به میان بوته زاریست بلند......