روز دوشنبه روزی که اقای همایون شجریان و اقای ناصر ملک مطیعی به دیدن تاتر دور همی آمده بودند ما هم با دوستان به دیدن این تاتر رفتیم ، نمی خواستم مطالبی در مورد این اجرا بنویسم چون خانم بهاره رهنما را خیلی دوست دارم ولی باید نقد گفته بشه ، سوژه جالب و بکر بود ولی بازیها به جز بازی خانم ادبی و دولتشاهی ، خیلی بد بود و متاسفانه خانم افشار نباید تاتر اجرا کنند و یا باید خیلی تمرین کنند. حال ننمی دانم خانم رهنما خسته بود یا کلا بازیگر تاتر یستند خیلی اشتباه کلامی داشتند و جملات یادشان می رفت که این برایم خیلی عجیب بود. دکور طراحی خاصی نداشت. طراحی لباسها بد نبود. دیالوگها بسیار تکراری و بی مفهوم البته در بعضی جاها جملات نغزی گفته می شد.
در مورد انتهای نمایش زمانی که اقای ملک مطیعی به صحنه اجرا امدند تا صحبت کنند چند نفر عکس گرفتند که متاسفانه با تشر و با حالت بسیار بد دو نفر اقایی که جزو عوامل صحنه بودند روبرو شدند به صورتیکه یکی از اقایون بعد از اینکه ما در حال خارج شدند بودیم به طرف بالای صندلیها پرید و موبایل دختری را به زور از او گرفت و بعد دید که ما داریم نگاه می کنیم به او دستور داد که عکسها را پاک کند که احساس بسیار بدی بهم دست داد. می خواستم به رفتار او با اون خانم اعتراض کنم که متاسفانه نشد. البته لباس کادر تاتر ایران شهر تنشون نبود. انگار ادمکش یا دزد گرفتند.
فعلا همین

تا کنون در هیچ نمایشی انقدر نخندیده بودم فوق العاده بود . در جاهایی طنز تلخی داشت . لذت بردم. بازیهای همگی عالی بود نمی توانم فرد خاصی را بگویم که از دیگران بهتر بود یا نه

شام آخر بدون مسیح

بازیها بسیار زیبا و بدون اغراق بود. طراحی صحنه کاربردی بود و خیلی کار رویش نشده بود و خیلی کم فضای موقعیتها را نشان می داد . نمایشنامه خیلی خوب بود و اجراها عالی بود و دوست داشتنی. نکته های جالبی داشت ، مانند اینکه یک فرد کمونیست ، خود را ملزم به غسل تعمید دادن پسرش نموده بود. می توانم بگویم صحنه و دیالوگهای نا به جا و یا بدون اساس نداشت.
فعلاً خسته ام تا بعد فکر می کنم و می نویسم.

استبداد مانع حرف زدن تو شد ولی دموکرسی تو را کشت.