دوستان سلام، من چند روز پیش این فیلم رو به تماشا نشستم و همون موقع یک نقد بسیار کوتاه روی این فیلم نوشتم.اما امروز میخوام یک نقد کاملتر در این رابطه تنظیم کنم برای اون دسته از دوستانی که این فیلمو هنوز ندیدن و بین یک دوراهی باقی موندن که آیا به پیشنهاد اون افرادی که از این فیلم تمجید بسیار کردن گوش بدن یا اینکه از اون دسته افرادی که تبعیت کنند که از تماشای این فیلم چندان لذتی نبردند.پس در وهله ی نخست از ابتدایی ترین جز یک فیلم یعنی تیتراژ آغاز میکنم تیتراژ این فیلم در نظر من جذاب جلوه کرد اما این در حالی بود که مهمترین اِلِمان این تیتراژ آب بود که در تیتراژ بسیاری از فیلمها مانند فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم اثر همین کارگردان این اِلِمان استفاده شده بود.همان طور که در نقد قبلی خودم هم اشاره کرده بودم طراحی صحنه و لباس ها بر اساس شخصیت کاراکترها و بسیار متناسب بود.دیالوگها در فیلمنامه نه دیالوگ های ضعیفی بودند و نه دیالوگهای بسیار پیچیده و غیرقابل درک اما میتونیم بگیم که تنها پنجاه درصد جذابیت یک اثر به دیالوگها بستگی داره و اگر بهترین و قوی ترین دیالوگها از زبان یک بازیگر آماتور منعقد بشه چندان گیرایی نخواهد داشت پس میتونیم به این نتیجه برسیم که مهارت بازیگران این فیلم در بیان دیالوگ ها و شکل دهی به شخصیتها اعتبار این فیلم رو افزایش میده.یک نکته مهم که در نقد قبلی هم مطرح کرده بودم این بود که این فیام سومین فیلم بلند آقای روح الله حجازی است که خودش دلیلی خواهد بود برای چشم پوشی از برخی از نقایص کار.در این فیلم شخصیتهای بالغ و بزرگسال (حمید فرخ نژاد،پیمان قاسمخانی،ترانه علیدوستی،هنگامه قاضیانی) دو به دو بر اساس جنسیت شخصیتهای مقابل و متضاد هم رو داشتند که باعث میشد راحتتر بتوان قضاوت و موضع گیری کرد.در نهایت پایان کار،اگر دوستانی که از پایان فیلم های اصطلاح هپی اِند دوست دارند یا منتظر یک پایان قطعی هستند مسلماً از پایان این فیلم راضی نخواهد بود چراکه پایانی تا حدی معنا گرا داشت.به هر صورت همان طور که در نقد قبلی گفته شد برای شما خالی از لطف نخواهد بود که هشتاد و دو دقیقه به منظور دیدن این فیلم پای پرده نقره ای بنشینید.