پریشب کار رو دیدم یا بهتره که بگم ، تجربه کردم . اول از همه می خواستم به خاطر این ایده خلاقانه یک تبریک درست و حسابی به کارگردان بگم . در طول اجرا من گذشت زمان رو حتی متوجه هم نشدم و آخرش نمی خواستم از جام بلند بشم. مخصوصا اون قسمتی که بارون می بارید . کابوس نامه یک تجربه واقعا متفاوت بود .
یک تشکر دوباره هم داشتم از طرف خانواده شهدا به خاطر گنجوندن اون قسمت شهید در کابوس نامه . وقتی استخوان های شهید رو در بغل همراه من که کنارم نشسته بود قرار دادند به شدت گریه اش گرفت .
یک موضوعی هست که باید حتما بهش اشاره کنم. شب اجرا من تنها به زعم بعضی از دوستان کودک آن جمع بودم با پانزده سال و اندی سن . و حتی فکر کنم امکان داشت به دلیل به قول بعضی از دوستان سن کمم از تجربه این نمایش محروم بشم. :-| در حالی که کابوس نامه نه تنها برای من ترسناک نبود بلکه دلنشین هم بود و از اون لذت بردم. اینو خواستم بگم که هر کسی که سنش کمه دلیل نمی شه که ترسو هم باشه :-|
در آخر هم بگم یک سری از دوستانی که اون شب که ما بودیم تشریف آورده بودند به وضوح به نظر می آمد حتی یک بار هم تئاتر نرفتند و کابوس نامه حکم تونل وحشت شهر بازی رو داشت برای این دسته از عزیزان . برام جالب بود .
و باز هم تشکر می کنم از همه عوامل کار . باعث شد شب خیلی خوبی داشته باشم . ممنون