در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهران جلیلوند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:42:21
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دانشجویان عزیز رشته تئاتر یا هر رشته ی دیگری !
تالار مولوی با متاستاز نخستین اجرای عموم خود بعد از ٢ سال تعطیلی و بازسازی را از شب گذشته آغاز کرده است.
تالار مولوی یک فضای دانشجویی و دانشگاهی ست، گروه اجرایی ضمن درک شرایط شما دانشجویان عزیز جهت تهیه بلیت های تئاتر به دلیل عدم تناسب با شرایط دانشجویی؛ به جای اجرای ویژه ی دانشجویی ؛ هر شب تسهیلاتی برای بلیت دانشجویی با ظرفیتی معلوم و با ٦٠ درصد تخفیف ویژه دانشجویی در نظر گرفته است.
لطفا ضمن اطلاع رسانی به دوستان ، همکلاسی ها و هم دانشگاهی های خود در صورت تمایل با در دست داشتن کارت دانشجویی قبل از اجرا به گیشه ی تالار مولوی مراجعه کنید.
دوره اجرا: ١١ بهمن تا فقط اول اسفند
ساعت اجرا: ٢٠
قیمت بلیت با احتساب تخفیف و تسهیلات دانشجویی : ١٠٠٠٠ تومان
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشت امیرعلی حفیظی در ایران تئاتر:

چه می‌شود نوشت درباره نمایشی که روی پوستر آن نوشته شده «این یک تئاتر نیست»؟ چگونه می‌توان نوشت؟ شاید جمله بعدی روی همان پوستر یاری‌‌مان کند: «این یک تئاتر نیست. مطاذتازی است علیه متاستاز». ما با یک مطاذتاز طرفیم و شاید یک متازطاذ یا متاظتاز یا مطاستاض یا متاستاذ یا مطاضتاذ یا متاضتاز یا مطازتاذ یا مطاستاض یا متاصتاذ؛ چیزی که مُدام تغییر شکل می‌دهد تا با چهره‌های گوناگون مقابل دگرگون‌کنندگیِ بی‌شکلِ متاستاز بایستد، قد علم کند، برقصد و... شاید متاستاز کند. پس در بهترین حالت قرار است با «متاستازِ اجرا» مواجه شویم. اما این اتفاق چگونه ممکن می‌شود؟ علی‌اصغر دشتی به‌ فراست دریافته که این خواست از مسیر متن شدنی نیست؛ این‌که نمایشنامه‌ای کلاسیک و متکی به پلات نوشته شود و مثلاً شخصیت یا شخصیت‌هایی مبتلا به سرطان معرفی شوند و درگیر کنش و اوج و فرودهای دراماتیک باشند تا مخاطب از طریق «داستان» با موقعیت فرد یا افرادی مبتلا به سرطان آشنا شود. چنین نمایشنامه‌ای تابع روند و نظم و منطق خواهد بود، همان چیزهایی که موضوع نمایش، متاستاز در معنای کلینیکی‌اش، فاقد آن‌هاست و بنابراین اجرای صحنه‌ای آن نیز نباید واجد چنین خصائلی باشد. ایده نمایش، فرم اجرایی مناسب خود را پیشنهاد و تعیین می‌کند. این یک قاعده آشناست، اما این‌جا و برای اجرای «متاستاز» رجوع به آن نه یک انتخابِ صرفاً تکنیکی بلکه انتخابی اخلاقی است. هرجور روایتِ چیده‌شده، سامان‌یافته و منظم با نوعی فاصله‌گیری از موقعیت حقیقی بیمار سرطانی و همپا، کسی که به‌طور مسقیم درگیر فرد بیمار است، همراه خواهد بود. در واقع می‌توان گفت تنش دراماتیک چیزی از اضطراب عمیق جانِ بیمار و همپای او را بازسازی و بازنمایی نخواهد کرد و به همین دلیل انتخابی غیراخلاقی خواهد بود. بنابراین پرهیز از متن منسجم و دوری از زنجیره خطیِ علت‌ومعلولی روابط و کنش‌ها و تا حدی نزدیک‌شدن به یک پرفورمنس، برخلاف اکثر موارد ... دیدن ادامه ›› مشابهی که با آن‌ها مواجهیم، به‌ هیچ وجه خودنمایانه و جلوه‌فروشانه نیست و دقیقاً برآمده از دلِ ایده و وضعیتِ اخلاقیِ مورد اشاره اجراست.

با کنارگذاشتن متن دراماتیک، فرم اجرایی مهم‌ترین و تنها گزینه برای رسیدن به اهداف اجرا خواهد بود. اما چگونه؟ کدام متدِ اجرایی موفق خواهد شد تا به «متاستازِ اجرا» دست یابد؟ در سال‌های اخیر وقتی صحبت از ورک‌شاپ، کارگاه ایده تا اجرا، کار خلاقه و عناوینی از این دست می‌شود پیش‌فرض‌ها و کلیشه‌هایی رایج را به‌یاد می‌آوریم که در جلسات تمرین و محصول صحنه‌ایِ اغلبِ چنین تلاش‌هایی مشترک بوده‌اند. جلسات تمرین غالباً شامل حرکات بدن است و از جایی به بعد از بازیگران درخواست می‌شود هرکدام مونولوگی را بر اساس خاطره‌ای واقعی از زندگی خود یا اطرافیانشان بنویسند یا برای اجرا آماده کنند. سپس فردی به عنوان نویسنده یا دراماتورژ از ترکیب این مونولوگ‌ها یا یافتن خط و ربطی هرچند کم‌رنگ بین آن‌ها متنی برای اجرا آماده می‌کند. و اجرای نهایی هم معمولاً کلاژی خواهد بود از حرکاتی متاثر از «رقص مدرن» (contemporary dance) و تک‌گوییِ به‌نوبتِ اجراگرانی که زیر نور موضعی ایستاده‌اند. به‌جز موارد انگشت‌شمار، اکثر نمایش‌هایی که عنوان «حاصل کار کارگاهی» را بر پیشانی دارند چنین مسیری را از ایده تا اجرا طی می‌کنند. ظاهر امر، آن‌چه بر صحنه می‌بینیم و آن‌چه در بروشور نمایش آمده، نشان می‌دهد که متاستاز هم از این قاعده مستثنا نیست. هرچند شاید جزو معدود دفعاتی باشد که بنابر اقتضائات خاص این اجرا، که شرح مختصر آن در ابتدای این یادداشت آمد، کاربست این شیوه مالوف، به دلیل تناسب با ایده اولیه، مثمر ثمر بوده است، اما این موفقیت مانع از این نقد نمی‌شود که چرا علی‌اصغر دشتی که کارهای پیشین‌اش همواره مثال‌هایی از تجربه‌گری اصیل و هم‌نشینیِ نظریه‌های مدرن اجرا و سنّت‌های نمایشی و تئاتر تجربیِ دور از آسان‌گیری بوده‌اند، همین مسیر فرموله شده کارِ خلاقه (حرکات بدن و مونولوگ) را که هر گروه تازه‌کار و مدعی دیگر هم به‌کار می‌گیرد، به‌کارگرفته و نکوشیده تا از این دایره تنگ بیرون بزند.

با این وجود، تمام عناصر اجرا تکراری نیست و با هوشمندی‌هایی در کارگردانی، ریتم اجرا در خدمت توازن عاطفی اثر قرار می‌گیرد. برای مثال رفت‌و‌آمدهای فاصله‌گذارانه مُدام از خودآگاه به ناخودآگاهِ کاراکتر/اجراگر، از بازی روی صحنه به صحنه بازیِ آدم‌های روی صحنه، که به گستردگی خاطرات و گذشته و حال و آینده و تمام زندگی آن‌هاست، مقدمه‌چینی‌ای است که اجرا برای ضربه مهم و نهایی‌اش انجام می‌دهد؛ حضور یک همپای واقعی روی صحنه، کسی که همچون اجراگران، مونولوگ‌گفتن جزو وظایف‌اش نیست، کسی که آمده تا حرف بزند، کسی که حرف‌زدن برایش سخت‌ است، کسی که صدایش می‌لرزد، کسی که حضورش بر تمام اجرا سایه می‌اندازد و خودش نور می‌بخشد. این همان لحظه بسیار کمیاب و رهایی‌بخشِ تئاتر است؛ لحظه‌ای که مرز میان بازی و واقعیت درهم می‌ریزد، آن‌جا که نمایش و حقیقت یکی می‌شوند.

هوشمندی مهم دیگر «متاستاز»، شاید مهم‌ترین خلاقیت آن، در تکثیر سرطانی اجراها و امتناع از تمرکز در یک سالنِ واحد است. تک‌اجراها به دو و سه و بعد پنج و هشت و سیزده و در پایان بیست و یک اجرا می‌رسند. از یک تماشاخانه به تماشاخانه‌ای دیگر، همچون تکثیر و گسترش سلول‌های سرطانی در بدن بیمار، اجراهای «متاستاز» در بدن بیمارِ تئاتر و در بدنِ شهر متاستاز می‌کنند. «متاستاز» مطاصتاذی است علیه فراموشی و بی‌تفاوتی.
پرند محمدی و مهسا نادری این را خواندند
محبوبه این را دوست دارد
اجراهای «متاستاز» در بدن بیمارِ تئاتر و در بدنِ شهر متاستاز می‌کنند.
۱۴ دی ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تقدیر مدیر عامل موسسه محک از نمایش «متاستاز»
نمایش‌ «متاستاز» به کارگردانی علی‌اصغر دشتی؛ همراهی با «هم‌پایان» بیماران مبتلا به سرطان را در محوریت قرار داده که با استقبال مردم و نهادهای خصوصی مدنی مواجه شده است.

به گزارش ایلنا، در متن پیام قدردانی مدیرعامل این موسسه از عوامل اجرایی نمایش «متاستاز» آمده است:

به‌تازگی شاهد انجام حرکتی ارزشمند با نام «کمپین متاستاز علیه متاستاز» هستیم که به ایجاد آگاهی و ارتقای توجه جامعه، نسبت به افرادی می‌پردازد که در کنار یک بیمار مبتلا به سرطان به عنوان "همپا" استوار ایستاده‌اند و در کنار ایشان خود را خالصانه فراموش کرده و با این بیماری مبارزه می‌کنند. این حرکت ارزشمند، محک را بر آن داشت تا ضمن ابراز قدردانی و تبریک به تمام عوامل این اقدام انسان‌دوستانه، وظیفه خود را در ایجاد آگاهی بیشتر و توجه به همراهان بیماران مبتلا به سرطان بار دیگر انجام دهد.

ادغام زیبایی‌شناسانه خلاقیت و هنر با یک دغدغه اجتماعی که در قالب نمایش "مطاستاض علیه ... دیدن ادامه ›› متاستاز" به عنوان یکی از عناصر این کمپین روی صحنه رفته است، بی‌شک یکی دیگر از برنامه‌های فرهنگی است که در پیوند هنر و انسان‌دوستی، ژرفای مفهوم "هنر زیستن" را به نمایش می‌گذارد. امیدواریم که ارایه این تفسیر جدید، زیبا و هنرمندانه از واژه پزشکی متاستاز (گسترش سلول‌های سرطانی از یک ارگان به ارگانی دیگر و گسترش آن در تمام بدن) بر توسعه همدلی و ترویج انگیزه والای کمک به هم‌نوع که حدود ربع قرن از دغدغه‌های موسسه خیریه محک بوده است بیفزاید.

حمایت و همراهی با خانواده کودکان مبتلا به سرطان، که ناشی از همدلی و درک صمیمانه بنیان‌گذار محک از رنج آنان بوده است، دلیل و پایه اصلی به‌وجود آمدن این مؤسسه است. ما در محک معتقدیم، زمانی که یک کودک به سرطان مبتلا می‌شود، مادر و پدر، خواهر و برادر و تمام افراد خانواده با آن بیماری مواجه می‌شوند و می‌دانیم که به ازای هر کودکی‌ که به سرطان مبتلا می‌شود، مادر و پدری برای نجات جان کودکشان، خود را فراموش می‌کنند و گاهی این فراموشی به فراموشی سایر فرزندان نیز منجر می‌شود. ما 24 سال است که با اتکا به مهر و مشارکت نیکوکاران و نیک اندیشان ایران زمین، علیه این فراموشی مبارزه می‌کنیم. در این مبارزه با اندیشیدن به کیفیت زندگی کودکان و مبتلا به سرطان و خانواده آنها همواره تلاش کرده‌ایم تا مادر و پدر و تمام اعضای خانواده بیش از 23 هزار کودک مبتلا به سرطان هرگز خود را تنها احساس نکرده و امیدوارانه مسیر درمان را همراه هم طی کنند.

مبارزه با فراموش نشدن زندگی، امید و بنیان خانواده در این بند از بیانیه چشم انداز محک تجلی یافته که محک برآن است تا در سایه حمایت‌های این مؤسسه، خانواده‌ها با نگرانی کمتر، تنها به درمان کودک خود فکر کنند و کودکان شادمانه‌تر فرآیند درمان را طی نموده و آرزوهای آنها از بودن یا نبودن، به چگونه زیستن در آینده تغییر کنند.

از آنجا که بهره‌مندی از ظرفیت‌های مدنی در حل مشکلات جامعه و ترویج مفهوم بشردوستی یکی از اساسی‌ترین عوامل توسعه پایدار جوامع است، محک همواره ترویج این مفهوم را در زمره اهداف خود دارد و قدردان اقدامات خلاق و فعالانی است که در بالندگی این هدف می‌کوشند.

این حرکت مسئولانه نشانه درک عمیق تمامی دست اندرکاران این پروژه از مشارکت و همدلی و تجلی واقعی «‹همپا بودن» است که صمیمانه آرزو می‌کنیم اهداف تعریف شده برای این کمپین به بهترین شکل محقق شده و توجه جامعه به موضوع سرطان و همراهان بیماران مبتلا به این بیماری بیش از پیش ارتقا یابد.

در پایان به تمامی نیکوکارانی که پا به پای هزاران کودک مبتلا به سرطان محک را با قدم هایشان، فکرشان، زمان‌شان و فراموش کردن خودشان حتی برای یک لحظه، یاری کرده‎اند ادای احترام کرده و امیدواریم روزی هم پای هم بهبودی تمامی بیماران مبتلا به سرطان را جشن بگیریم.

پروژه نمایشی «متاستاز» با طراحی، نویسندگی و کارگردانی علی‌اصغر دشتی ساعت ۱۹ شنبه، نهم آبان ماه در تالار سایه تئاتر شهر آغاز شد و با اجرا در تالار چهارسو در ساعت ۱۹ روزهای پنجشنبه، چهاردهم و جمعه، پانزدهم آبان میزبان دوستداران تئاتر خواهد بود.
مجتبی مهدی زاده این را خواند
ذوق زده و بهزاد هندی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر