سر اومد زمستون
شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
کوهها لالهزارن
لالهها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو میکارن
دلیل در هم تنیده شدن دکور و جهان های موازی این نمایش شاید تسلسل و ادامه واقعه های تاریخی در برهه های مختلف در صورت های گوناگون باشد.
از
... دیدن ادامه ››
واقعه سیاهکل مدت هاست که گذشته اما چه گواراییسم به اشکال مدرن تری هنوز در حال اتفاقه..
پرداخت شخصیت ها واقعا دل نشین و باور پذیر بود. حتی بازی های کودک.
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
لبش خندهٔ نور
دلش شعلهٔ شور
صداش چشمه و
یادش، آهوی جنگل دور
متن این نمایش کاملا منسجم هست و در حد یک فیلم سینمایی مرجع قوی از چند وجه زندگی تراژیک چند کاراکتر در گیر و دار برهه حساس اون موقعی رو به تصویر میکشه و حتی با هم پیوند می زنه.
با وجود ریتم کند کار لحظه ای مدت زمان طولانی در ساعت ۱۰ شب خسته کننده نشد.
توی کوهستون
دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم
داره مییاره
توی سینهاش جان جان جان
توی سینهاش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره
جان جان
یه جنگل ستاره داره.