در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش کوریولانوس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:19:02
امکان خرید پایان یافته
پنجشنبه ۰۶ تا ۰۷ شهریور ۱۳۹۹
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان
سرگذشت سردار افسانه‌ای رومی گایوس مارسیوس کوریولانوس در قرن پنجم پیش از میلاد که پس از کامیابی در نبرد و سیاست، خواهان رهبری سیاسی است، ولی به خاطر ناسازگاری اهالی رم با دشمن هم‌پیمان می‌شود تا از مردم رم انتقام بگیرد.
دسته‌بندی
سیاسی

اخبار

›› برای اولین بار اکران آنلاین نمایش «کوریولانوس» همزمان با اجرای زنده در تئاتر مستقل تهران

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امیررضا عبادتی فرد (amirrezaebadatifard)
درباره نمایش کوریولانوس (برگه وابسته) i
مردم:ما داریم از گرسنگی میمیریم...
کوریولانوس: سر شماست که گرسنه ست،اونجا رو باید سیر کرد...
پویا فلاح این را خواند
رویا، علی ژیان، گروه جارچی، احسان رضوانی و امیر مسعود این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ayria (aayriaa)
درباره نمایش کوریولانوس (برگه وابسته) i
‏روزهای پایانی این نمایش فوق‌العاده‌ست و پیشنهاد میکنم از دستش ندید. واقعا بهای این اجرا بیشتر از اینها میارزید و خوشحالم کامنت‌های منفی‌ای که خوندم مانع از رفتن و تماشایم نشد.
عالی بود عالیییی
مرسی از آقای مصطفی کوشکی و تمام بازیگران مخصوصا آقای عبدی
علی ژیان، پویا فلاح، aram nameni و سحر سالک این را خواندند
احسان رضوانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پوریا فرجی (pourya.faraji)
درباره نمایش کوریولانوس (برگه وابسته) i
حکایت خودکشی قهرمان، پیش از قتل به دست بی خرد
جنبش و جوششِ تازه نفسان تئاتر ایران در نمایش "کوریولانوس" به کارگردانی مصطفی کوشکی

(منتشر شده در روزنامه اعتماد-دوشنبه 27 مردادماه 1399)

پوریا فرجی / بازیگر و منتقد تئاتر
شروع سمبلیک از یک نمایش، خود حکایت از یک قهرمان دارد که روزگاری مردم او را مانند یک کوزه گر فرم می دهند و می سازند و روز دیگر او را به زمین می زنند و می شکنند! آری قهرمان ها زاده اراده و خواست توده ها هستند اما چه بد روزگاری است روزگار قهرمان کُشی و چه بد رسمی ست رسم روگردانی و جفای توده ها به قهرمان اما لغزش و اراده و امیال قدرت طلب قهرمان در برابر عجوزهِ فتانهِ دنیا در این کارزار خود حکایت دیگریست.
"کوریولانوس" نمایشنامه ... دیدن ادامه ›› ای از ویلیام شکسپیر است که مصطفی کوشکی از دریچه کارگردانی تلاش کرده تا تلخی تراژیک این متن را به موج ناآرامی های سیاسی-اجتماعی جوامعی که بیشتر حرف می زنند و به عربده ها گوش می دهند تا بیاندیشند تعمیم دهد.
از ویژگی های تعمیم دهنده برخاسته از این تراژدی پیرامون دنیای بی فکری ها و نابخردی های زمانه حاضر، می توان روی صحنه و درباره جهانی که کوشکی از اندیشه شکسپیر استنباط کرده و به آن تعیّن بخشیده، دو جهت را در نظر گرفت.
از یک سو مردمی که غم نان آنها را آنچنان به سطح نشانده که انگار محتوای فکر آنها نیز همچنین ته نشین شده است اما مخاطب بیش از درد غم نان، درد بی خردی را در چهره تک تک مردمی برآمده از حزب باد در این عصر را مشاهده می کند. لازم به ذکر که بهره گیری از بازیگران غیرچهره و تازه نفس در مسیر رشد صحنه ای و عمدتاً ریز جثه (نسبت به شخصیت قهرمان داستان) اما پرانرژی و نوجوان و جوان، به منظور تفکیک مفهومی و محتوایی از موجودات کوتوله ای و کوتاه فکر و دون در جامعه ای این چنین پست و هیجان زده و سطحی مشهود است و به خوبی این ویژگی تفکیکی نمایان است. این جماعت دهان باز و فکر بسته گاهی خود هدایت گر تغییر و اصلاح هستند اما از آنجا که خالی از عمق و اندیشه و دوراندیشی هستند، نمی دانند که صرفاً با عقل گریزی و سیاست زدگی و در ظاهر درد معیشت، بستر را برای قدرت طلبان و ماهی گیران آب های گل آلود فراهم می کنند؛ خصوصاً اینکه پروپاگاندا و تبلیغات سیاسی با میزانسن های به جا و جان بخشی و نشانه گذاری روی صحنه از سوی کارگردان، اثر این کج روی از سوی توده های دم دمی مزاج و بی خرد جامعه را بهتر نمایان کرده است. همچنین این اکت موجود روی صحنه، به شکل سمبلیک شامل بوق های تبلیغاتی مسموم و جارچی های مدرن دستگاه تحریفِ رویدادها و واقعیت های موجود در جامعه با طنزی دلپذیر اما کمدی تلخ و هم راستا با فضای تراژیک نمایش قابل روئیت است.
از سوی دیگر و در مقابل توده های بی مغز و هیجان زده که در بستر جامعه میان تهی و خالی از اندیشه مانند یک درخت ناقص از ریشه کج رشد کرده است، قهرمان نمایش حضور دارد که فی نفسه و بی وقفه در پی رسیدن به آرمانشهر و هویت خود در افق های دور دست است که این تحرک از ابتدای نمایش تا میانه و تقریباً نزدیک به پرده های پایانی با بهره برداری از تکنولوژی حرکتی و مکانیکی روی صحنه به نحو مطلوب و بدون گزافه گویی، گاهی معنای تلاش و تکاپو برای رسیدن به افق را عیان می کند و گاهی دیگر نیز جنگ و بدمستی قهرمان در مسیر شهوت قدرت و خودخواهی و خودمحوری و دیکتاتوری را نمایان ساخته تا هرچه بهتر وجوه نیلِ شخصیت قهرمانِ داستان به عرش و سقوط او به فرش را برای مخاطب بازنمایی و درونی کند. این قهرمان یک پیشِ رو دارد و یک پشتیبان که با جابجایی روی این متحرک مکانیکی به خوبی و با حداقل حرکات روی صحنه و حداکثر انتقالِ مفهوم و در عین حال حفظ ریتم داستان و صحنه، مخاطب را با پیشِ رو و پشتیبان این قهرمان آشنا می سازد. به درستی که قهرمان ها آبستن دو رویداد اند: آنچه بر آنها گذشته و آنچه پیش روی آنهاست. در "پیشِ رو" مردم چشم در چشم قهرمان دوخته اند تا او آنها را به آرزوها و خواسته هاشان برساند و "پشتیبانی" که قهرمان از او برخاسته است و او قهرمان را ترغیب می کند؛ البته که در ادامه سرنوشت قهرمان این تراژدیِ بازی بی رحم زندگی و مکافات بی خردی، توده های هیجان زده و خشمگین از خودکامگی و غرور قهرمان برآشفته شده اند و آنچنان رخ وی را به خاک و خون می کشند که دیگر نه برای او پیشِ رو معنا دارد و نه پشتیبانی که او را تهییج و تقویت کند و در پایان او آنچنان نقش بر زمین است که دیگر نه مشت دارد و نه پشت!
از دیگر ویژگی های این نمایش بهره برداری خلاقانه از موسیقی صحنه است که تلاش می کند تا در صحنه های رزم و پیکار توده های مردم با قهرمان سابق شان که اکنون افکار سودای قدرت طلبی او را احاصه کرده است از موسیقی نزدیک به موسیقی های رزمی در بستر هنر نمایشی ایرانی، "تعزیه" بهره ببرد و این مسئله در سازبندی و خصوصاً ریتم و کیفیت در ضرباهنگ در صحنه های رزم، مشهود و تسهیل گر فضای صحنه است اما تعمیق بیشتر آن و یافتن نشانه های مشترک در این پیوند شرقی و غربی از مفاهیم مشترک نسبت به شخصیت قهرمان در فضا و موسیقی رزمی در صحنه خالی بود. همچنین پیرامون تمنای وصال قهرمان با معشوقه اش که همانا از کامیابی نسبت به معشوقه زمینی تا رسیدن به افق های دوردستِ کمال و هویت گمشده او گسترده شده است نیز در هاله ای از فضای غزل و شعر و آواز و موسیقی ایرانی در فضای تلفیقی از مفاهیم عشق و قهرمانی و بازماندن از هویت و هدف غایی نمایان است اما از آنجا که این یک پیوند میان دو پدیده از دو جهان متفاوت است، مطلوب بود تا برای مخاطب از منظر منطقی بیشتر عیان شود و عمق بیشتری یابد.
کوریولانوس مانند هر نمایش صحنه ای دیگر نه خالی از ضعف است و نه مملو و اشباع از حُسن، اما آنچه این نمایش را از اقتباس های دیگر نسبت به آثار شکسپیر در میان سایر آثار اجرا شده در ایران متمایز می سازد بهره برداری و استفاده از بازیگران نوجوان و جوان در بستر یک متن کامل و قدرتمند مانند کوریولانوس شکسپیر است که فضا و زمینه در یک اجرای صحنه ای برای تجربه اندوزی و رشد و خودیابی در نزد نسل آینده هنر تئاتر ایران را به بهترین نحو فراهم می کند، خصوصاً وقتی نمایش سعی می کند تا از نشانه ها و اِلمان های هنر نمایش قدیم و کهن ایرانی نیز وام گیرد و به طور عملی آن را در صحنه به دست تخیل و تحرک بازیگران به فعلِ عمل صرف کند.
پایان مطلب/
علی ژیان، mahaya و سحر سالک این را خواندند
نازنین بیاتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید