در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش فروغ سارا‌پینا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:54:32
امکان خرید پایان یافته
۰۵ تا ۲۲ شهریور ۱۳۹۶
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

براساس متونی از: فروغ فرخزاد، سارا کین، پینا بایوش، مارینا آبراموویچ، آنتونن آرتو، آلبر کامو، فریدا کالوا، محسن حسینی

گزارش تصویری تیوال از نمایش فروغ ساراپینا / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش فروغ سارا‌پینا / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› تلاش جنون آمیز براى بیان خویشتن

›› فروغ ساراپینا نگاهى متفاوت به زنان‎

›› «فروغ ِ ساراپینا» به احترام داوود رشیدی یک دقیقه سکوت کرد

›› «فروغ ساراپینا» با اداى احترام به داوود رشیدى آغاز شد

›› پوستر پرفورمنس «فروغ ساراپینا» رونمایى شد

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یادداشت نرگس آبیار کارگردان مطرح سینما بعد از دیدن پرفرمنس تئاتر فروغ ساراپینا:

در کتاب «زنان، جنون، پزشکی» آمده :" بیشتر زنان اند که در درمان، مستقیما با روانپزشکی زیستی مواجه می شوند، پیام این شکل روانپزشکی نیز بیشتربه زنان می رسد تا مردان، به این دلیل که زنان آمادگی بیشتری دارند تا درباره ی مشکلات شخصی خود با دیگران صحبت کنند." تمام تلاش زنی که در جهانی مردسالار به رسمیت شناخته نمی شود و طبیعتا به ثبت در نمی آید، صرف بیان خویشتن می شود و گویا هرچه بیشتر خودش را بیان می کند بیشتر متهم به جنون و دیوانگی می شود.

پرفورمنس «فروغ ساراپینا» نمایشی از این نوع تلاش جنون آمیز برای رسیدن به بیان خویشتنی زنانه است. بیانی زنانه که فارغ از دستور زبانی مردانه ، زبان خودش را دارد. چهار زن در کافه ای گرد آمده اند، چمدان ها نشان می دهد که راه درازی پشت سر گذاشته اند: از فروغ فرخزاد گرفته تا سارا کین و پینا بائوش و ماریانا آبراموویچ، با زبان و زمان و جغرافیاهای متفاو ت که تنها مخرج مشترک و نقطه ی تلاقی آنها تلاشی است که در جهت بیان خویشتن به خرج داده اند و تبعاتی از نوعی جنون و روانرنجوری را در زمانه ی خود متحمل ... دیدن ادامه ›› شده اند.

انگار محسن حسینی روح این زنان را احضار کرده تا همگی به کالبدی واحد در آیند و رنج و عشق و مشقت و اشتیاقشان را دوباره روی صحنه زندگی کنند و در پایان از پس تجربه ی دهشت بار شوک و دارو و روانپزشکی-که با طراحی و میزانسنی درست شکل و شمایلی قرون وسطایی به خود گرفته- مثل سرنوشت تمام قدیسه ها به نوعی از عروج و تجلی برسند.

ارجاع مستقیم و آشکار به اجرای «کافه مولر» پینا با آن صندلی و میزهای چوبی و زنی رقصنده که انگار در خواب راه می رود رگه های طنز تلخی به خود گرفته است، خبری از آن لباس خواب و موهای پریشان و آوایِ اپرای مغمومِ اجرای پینا نیست و در این اجرا به صندلی و میزهای دست و پاگیر، ممیزی نیز افزوده شده و دست و پای بازیگران را بیشتر بسته است .

حرکات و بازی بازیگران زن به نوعی بیش از آنکه به رقصیدن شبیه باشد به هیستری می زند، در هیستری که به اختلالی زنانه معروف است، زن بر اثر فلج عصبی، نه به زبان کلام، که با زبان جسم و تن اش ارتباط برقرار می کند. از طرفی انگار خود هیستری آخرین تلاش برای بیان خویشتن است آن هم درست وقتی که جهان مردانه قادر نیست جهان زن را درک کند و به رسمیت بشناسد. انگار آخرین شعله ی آتش که به قول فروغ بلندترین شعله ی آن هم هست خود جنون و دیوانگی است، در صحنه ای از نمایش با میزانسن و اجرایی هولناک چهار زن روی میز ها ایستاده اند و انگار به صلیب آتش کشیده شده باشند هر یک به ژاندارک زمانه ی خود بدل شده اند.

پرفورمنس «فروغ ساراپینا» را باید دید، توضیح دادنش از لطفش کم می کند

نرگس آبیار
نوزدهم شهریورماه 96
آخر اجرا کارگردان به همراه بازیگران در بین تشویق معدود نفرات حاضر در سالن به تماشاگران تعظیم کردند و کارگردان انگار نه انگار سالن خالی هست بی کلام با حرکات دست و سر خود اغراق آمیز ولی وظیفه شناس از همه سالن تشکر کرد و بعد خواست دو دقیقه سر جای خود بنشینیم. گفت: تیاتر ما نه سلبریتی داشت و نه کمدی بود و می بینید که سالن خالی هست... شاید من آلمانی فکر می کردم-ایشان سالها آلمان تیاتر کار کرده اند- که دست کم تیاتری با موضوع زنان برای خود زنان مهم باشد. چرا مطالعه نمی کنند ببینند فروغ که بوده ... . و بعد با قهر گفت: دو شب دیگه هم اجرا می کنیم و بعد تیاتر را ترک می کنم.
آره سالن خالی بود و حتی ما هم که شش نفره بلیط خریده بودیم با چهار نفر حاضر شدیم. با تخفیف گروهی بلیط ما نفری هجده هزار تومان شد. حتی با نگاه صرف زیبایی شناسی ، هجده هزار تومان برای دیدن چهار خانم با فیتنس خوب و رقصی هماهنگ با یه آقای شصت ساله که اونم عالی می رقصید، خیلی منصفانه بود. چه برسد به اینکه در جاهایی از نمایش صدای زیبای فروغ فرخزاد همراهشان بود.
علت اصلی که من تصمیم به دیدن نمایش گرفتم عشق به فروغ و حیرت همیشگی ام در مورد شخصیت خاصی همچون سارا کین بود. سارا کین را هنوز خیلی از حرفه ای های نمایش نیز درک نکرده اند.
با توجه به فیدبک های نه چندان خوب و استقبال سرد از نمایش، نگران این بودم که فقط دیالوگهایی پشت سر هم از فروغ و سارا و کامو و... بشنوم و دیگر هیچ.
خوب تا حدی اینطور شد !! جاهایی از نمایش واقعا دیسکانکت شدم و اکت های نمایش تا حدی تکراری به نظر می آمد. خوب واقعا اگر کسی آشنایی ولو مقدماتی ... دیدن ادامه ›› با شخصیت هایمورد اشاره نمایش مخصوصا فروغ و سارا کین نداشته باشد، فقط شاهد حرکاتی ریتمیک خواهد بود. شاید انفصال های من از نمایش نیز بتوان به پای اطلاعات کم من حساب کرد یا عدم قدرت تیم نمایش در اجرا و انتقال موضوعی که در ذهن دارند.
ولی نمایش یک نکته بارز داشت: پرفورمنس قوی داشت و برای این اجرا واقعا در همان مدت کمی که تیم نمایش تمرین داشته، زحمت کشیده شده بود. یعنی زبان بدن در نمایش قوی بود.
اگر معیارهای خوب بودن یک نمایش را مطلق فرض کنیم و تماشاگری باشیم که سالی یک بار تیاتر می بیند و آنرا با سلیقه و ....خود گلچین می کند، این نمایش توصیه نمی گردد. ولی در مقام مقایسه مگر تیاترهای درحال حاضر روی صحنه چه دارند که این تیاتر در این حد مورد کم لطفی قرار گرفته است !؟
تئاتر فیزیکال از سختترین و پر زحمترین نوع تئاتر هست که هر هنرمندی توانایی و جرات ورود به این حیطه رو نداره... هنرمند والا و فرهیخته استاد محسن حسینی مطمئن باشید تلاشها و سخت‌کوشیهایتان به ثمر خواهد نشست
۱۷ شهریور ۱۳۹۶
جناب علی ابراهیم
امیدوارام این فرمایشتان که فرمودید " یک تاتر بد که کارگردان آن ادعایش هم میشود " را که در پای کامنت Fp نگاشته اید پاک نکنید چون در گذشته سابقه داشته که دوستان جواب نگاشته های شما را داده اند و شما نوشته خود را پاک و بعد جواب داده اید .
بهر حال در مورد ادعا داشتن یا نداشتن و خوب و بد بودن کار یک کارگردان و واژه به کار برده شما در کامنت بالا " فاجعه آمیزترین "و نشستن بر کرسی قضاوت فکر میکنم باید ویژه گیهایی داشت و به قول ورزشکاران چندتا عکس با شورت ورزشی داشته باشید (استعاره است البته) که حتما همینگونه هم هست، شخصا از این اجرا بسیار لذت برده و دوبار هم به دیدن آن ... دیدن ادامه ›› رفته ام ،
امیدوارم و تقاضامندم جهت روشن شدن بحث ،کمی بازتر و جامع تر درباره این اجرا و کارگردان به قول شما ، پرمدعای آن و همینطور ویژه گیهای فاجعه آمیزترین یک اجرا عنایت فرموده و بیشتر توضیح دهید تا من بعنوان یک تماشاگر خام و بی تجربه که فقط ظاهر صحنه به چشمم می آید بیشتر با عمق مطلب شما آشنا شده و بهره ببرم.

" با نوشته هایی که میبینم صدافسوس میخورم که افراد پیرامون کار صحبت نمیکنند و مدام در حال متلک پرانی می باشند

قطعا سخنان شما را نمی توان ملاکی برای خوب یا بد بودن اثری در نظر گرفت"

البته دو جمله بالا فرازهایی از سخنان خود شما در پای مطلب جناب کاوه پارسافر است که کوتاه شده در اینجا نقل قول کردم جناب علی ابراهیم عزیز.
۲۱ شهریور ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پس از مدتها هنر درست و واقعی را دیدیم، اگر اینگونه نمایشها پشتیبانی شود فاصله بین هنر در ایران و اروپا میتواند کم کم کاهش پیدا میکند, من با وجود مشکلات فراوانی که پس از اجرا به آن اشاره شد هنوز هم امیدوارم