فردا اخرین اجرای نمایش زمزمه های نیمه شبه
دوستان مرسی که همراه بودید و حضورتون باعث تمدید کارمون شد ، همچنین دلگرمیی بود برای ما کم تجربه ها !!!
امیدواریم که راضی از سالن نمایش خارج شده باشین و ضعف هایی که بود رو به خاطر کم تجربگی هایمان
ببخشیده باشید.
:)
لبخندم به این معنیه که کار رو دوست داشتم..هرچند بسیار ناراحت کننده بود.
خودم رو که جای شخصیتها میگذاشتم، میفهمیدم طاقتش رو ندارم و خیلی سخته که توی اون وضعیت دوام بیاری،حتی اگه زنده بمونی.
بازیهای این گروه نوپا،باورپذیر و خوب بود.
طراحی صحنه و چهرههای گِلی و آجرهای آویزان از سقف را دوست داشتم.کاملا به انتقال نمایشنامه کمک میکرد.
موسیقی هرچند سوزناک بود،اما به کار میامد.
دو مورد هم که ناراحتم کرد: نور موبایل خانمی که در تمام نمایش دست از سر ما برنداشت!
صدای تمرین از اتاق کنار که تمرکزم رو به هم میزد.
خسته نباشید و آرزوی موفقیت برای گروه!
آدما همیشه تمام و کمال به آرزوهاشون نمیرسن ...