در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پیمان رضوی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:53:48
 

نام و نام خانوادگی: پیمان رضوی
متولد: ۱۳۷۴/۱۲/۲۷
میزان تحصیلات: لیسانس مهندسی پزشکی
اینستاگرام: peymanrazaviii
(آموخته ها)
گذراندن دوره ی کارگردانی صحنه با دکتر علی رفیعی
گذراندن دوره ی آموزش مبانی بازیگری و تربیت حس با امین تارخ
گذراندن مستر کلاس فیلم ساختن با بهمن فرمان آرا
گذراندن دوره ی مقدمه ای بر نوشتن با سروش صحت
گذراندن دوره ی فن بیان با آرش آبسالان
دانش آموخته ی دوره ی تحلیل تکنیکال نمایشنامه زیر نظر رضا کوچک زاده
دانش آموخته ی دوره ی کارگردانی و بازیگری زیر نظر یوسف باپیری و اشکان خیل نژاد
دانش آموخته ی فیلم نامه نویسی با فریدون فرهودی
دانش آموخته ی دوره ی بازیگری و هدایت بازیگر زیر نظر میلاد آذرم
گذراندن دوره‌ی دستیاری کارگردان و پشت صحنه با علی مردانه
°°°
حضور به عنوان بازیگر در نمایش های:
۱- لیرشاه: به کارگردانی احسان جانمی
۲- آنتیگونه: به کارگردانی احسان جانمی
۳- گوریل پشمالو: به کارگردانی احسان جانمی
۴- کالیگولا: به کارگردانی علی اکباتانی
۵- مرشد عباس: به کارگردانی محمدرضا بزرگزاد
۶- همی ابیسو: به کارگردانی علی اکباتانی
۷- پرفورمنس زندگی هنرمند: به کارگردانی علی اکباتانی
۸- حراج: به کارگردانی فائزه بختیار
۹- باغ وحش شیشه‌ای احسان جانمی
۱۰- دیوارهای کثیف: به کارگردانی مصطفی شکرانی
۱۱- دوزیست: به کارگردانی احسان شهبازی
۱۲- هفت خان اسفندیار: به کارگردانی حسین پارسایی
۱۳- اپرای شیدا به کارگردانی پرواز همای
°°°
فیلم های کوتاه:
۱- فیلم کوتاه (ستاره) به کارگردانی عباس آرام مهر
۲- فیلم کوتاه (دو پِر) به کارگردانی نگار ابن علی
۳- فیلم کوتاه (ورود ممنوع) به کارگردانی علی باقری
°°°
فیلم سینمایی:
۱- گوسفند : به کارگردانی عباس آرام مهر
°°°
حضور در فستیوال جهانی فیلم کاپری ایتالیا برای فیلم کوتاه ستاره
حضور در جنشواره تئاتر فجر در مقام بازیگر و طراح صحنه
برنده تندیس جشنواره فجر برای طراحی صحنه نمایش تمام
تندیس بازیگری برای نمایش خیابانی ایثار در بخش رقابتی جشنواره تئاتر خیابانی
حضور در اجرای بیش از ۱۲۰ سانس اجرای خیابانی
°°°
فیلمبرداری و طراحی و تیزر نمایش های:
پدر به کارگردانی آروند دشت آرای
هملت به کارگردانی الیکا عبدالرزاقی
مامان به کارگردانی الهام سلج محمودی
این دنیا یه کنسرت بهم بدهکاره به کارگردانی سهند خیر آبادی
آواز های عاشقانه دختر دیوانه به کارگردانی آروند دشت آرای
دشمن خدا به کارگردانی مجید عراقی
پستچی به کارگردانی شهرام شاه حسینی
مافیای روباه ها به کارگردانی امید بنکدار
دموکراسی با طعم همبرگر به کارگردانی حامد شفیع خواه
°°°°
بازیگر و تدوینگر برنامه ی چند روایت معتبر از شبکه دو
تدوینگر شرکت مارلیک تصویر و پلتفرم ویدئوتو
حضور در چند پروژه ی فیلم کوتاه و تئاتر در مقام دستیار کارگردان و برنامه ریز
کارگردان و بازیگر نمایش دشمن مردم
کارگردانی و اجرای ۳ نمایش و پرفورمنس خیابانی در اصفهان
کارگردانی دو اثر نمایشی برای جشنواره ی ساحلی و کافه ای کیش

 ۲۷ اسفند ۱۳۷۴
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بسیار لذت بردم از تماشای این نمایش
نگاهی اجمالی به نمایشنامه ی "مالی سویینی" اثر برایِن فری یِل، ترجمه ی حمید احیاء

"مالی سویینی" زن نابینایی که به خواست شوهرش "فرانک سویینی" نزد چشم پزشک و جرّاحی به نام "رایس" می رود تا مداوا گردد؛ اما عمل جرّاحی او با شکست مواجه می‌شود. متن فوق شرحال زن، شوهر و دکتر معالج، در مورد درمان و زندگی آنها ... دیدن ادامه ›› است.

خانم "مالی سویینی" قبل از درمان نابینایی، جهان پیرامون خود را با حس بَساوایی یا لامسه، درک می کرده است. لذا شناخت بصری از شکل و رنگ و موجودات نداشته، اما با وعده های همسرش و دکتر، پس از جرّاحی چشمها، دچار نوعی "کوربینایی" می شود. نوعی بلاتکلیفی در فهم جهان پیرامون. حالتی مات و کدر از دنیایی بصری. به همین خاطر وی دچار درک مبهم از همه چیز است.

متن فوق نگاهی سمبلیک به جامعه ی ایرلند است. جامعه ای باستانی و سنّتی که در گذار از سنّت به مدرن، دچار سردرگمی است. پِدرِ "مالی سویینی" قاضی است که تمثیل حراست از شرایط و وضعیت موجود، یا همان ارزش ها و سنّتهاست. مادرش بیماری عصبی داشته و با شوهرش همیشه در حال نزاع و دعوا بوده و مرتب در آسایشگاه روانی بستری است؛ که این میتواند نشان از اعتراض به شرایط و تغییر وضعیت باشد. زیرا پدر، حتی حاضر نبوده "مالی سویینی" را به مدرسه ی نابینایان بفرستد. به هر حال حاصل ازدواج قاضی و همسرش، دختریست که از ده ماهگی کور شده است. یعنی مدت چهل سال نگاه بصری نداشته است. در واقع او تمثیل دوران گذار کشور ایرلند از قدیم به جدید است که صرفاً درک بَساوایی از حقیقت اطراف دارد. وی پس از جرّاحی توسط دکتر "رایس" که تمثیل نظریه پردازان دوران جدیدند، دچار نوعی بی هویتی می گردد. از طرفی خود دکتر "رایس" در زندگی خانوادگی شکست خورده و همسرش او را ترک کرده و با فرد دیگری زندگی می کند. چگونه چنین پزشک معالجی می تواند جامعه ی خود را معالجه نماید؟ با طبابت او ایرلندی شکل می گیرد که دیگر نه نگاه باستانی، اسطوره ای و سنّتی دارد، و نه نگاه مدرن. بلکه مبتلا به "کوربینایی"، که همان آینده ی نامعلوم است، گردیده است.
نکته ی دیگر، نام خانوادگی "فرانک"، از نام خانوادگی زنش گرفته شده است. یعنی وی متعلق به "مالی سویینی" که تمثیل ایرلند است می باشد. ایرلندی که مردمانش همچون "فرانک" به دلیل فقر و بیکاری مجبور به مهاجرت بسوی حتی کشور حَبَشِه یا اتیوپی هستند.

محمدرضا خسرویان
۲ روز پیش، پنجشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
سینما

تماس‌ها

peymanrazaviii