در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش قضات
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:01:53
امکان خرید پایان یافته
۰۵ بهمن تا ۲۶ اسفند ۱۴۰۱
۱۹:۰۰ و ۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۹۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
دادسرایی در آتش سوزی دچار سانحه می شود و مخاطب همراه با بازپرس در این مکان به پرونده های باقی مانده در بایگانی رسیدگی می کنند.

اجرا محیطی می‌باشد و مخاطب در حال قدم زدن نمایش رو خواهد دید.
تماشاگران عزیز شامل چهار گروه ق ض ا ت (قضات) تقسیم بندی خواهند شد


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۵ سال خودداری نمایید.

  • درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود.
  • برای مشاهده نشانی پارکینگهای نزدیک پردیس تئاتر شهرزاد و بوتیک تئاتر ایران لطفا اینجا را کلیک نمایید.
دسته‌بندی
بزرگسالمحیطی

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل لوشاتو، جنب پردیس تئاترشهرزاد، شماره ۷۴، بوتیک تئاتر ایران
تلفن:  ۶۶۷۶۱۴۲۳ - ۶۶۷۵۱۰۴۶ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۸۴ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۷۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش ضعیف بود چون نویسندگی ضعیفی داشت. نمیخوام فقط همینو بگم و بدون اینکه زحمت توضیح دادنشو بکشم صفحه رو ببندم برای همین سعی میکنم توضیح بدم. ... دیدن ادامه ››
آیا آدم خاصیم؟ نه. آیا نظرم مهمه؟ احتمالا نه ولی چون حس میکنم شنیده میشه بیان میکنم.
همونطور که گفتم بزرگترین ضعف کار نویسندگی بود. اگر کنارتون یک غریبه بشینه و از روز بدش بگه به احتمال زیاد احساس ترحم میکنید. اگر داد بزنه و کل احساساتش رو مثل دیوانه ها بریزه بیرون شما دیگه احساس همدردی نمیکنید. از روی نگرانی یا شاید دلقک بازیش میخندید و جاتونو با یکی دیگه عوض میکنید.
اتفاقی که خیلی در این نمایش برای تماشاچی ها اتفاق میوفتاد و دلیلش یک چیز ساده بیشتر نیست. شما تا زمانی که فرد کنارتونو نشناسید برای اشک هاش، فریادهاش و دیوانه بازیاش تره خورد نمیکنید.
یک مثال دیگه. اگر مادتون گریه کنه و فریاد بزنه چون پدرتون بهش خیانت کرده شما در آغوشش میگیرید. گریه مادرتون تن و بدنتونو میلرزونه چون 1: شما مادرتونو خوب میشناسید 2: دلیل گریه کردنش رو درک میکنید. اشک میریزید و میخوایید پدرتونو بکشید. اما برای همسایه شما که به در میکوبه مادرتون جز یه زن دیوانه که قصد ساکت کردنش رو داره بیشتر نیست. نه مادرتونو میشناسه و نه دلیل گریه کردنش براش مهمه. تنها چیزی که براش مهمه خواب بعد از ظهرشه.
همه این ها برمیگرده به شخصیت سازی. داستان پر از شخصیت هایی هست که نمایش هیچ زمانی برای شناختشون به ما نمیده. باهاشون زندگی نمیکنیم، بچگیشونو نمیبینیم، عاشق شدنشونو، خواسته هاشونو، علاقشونو، هدفشونو... هیچ! یه مشت غریبه که اگر شانس بیاریم میون گریه ها و فریاد های آزار دهندشون یه ذره از زندگیشون بفهمیم. میشیم همون بنده خدای داخل اتوبوس که مجبوره به خاطر اینکه صندلی های دیگه پر شده کنار غریبه دیوانه بشینه و درحالی که تظاهر میکنه جرف هاشو میفهمه با خودش دعا کنه که زودتر از شرش خلاص بشه.
احسان مشعل چی، سپهر و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"شهامت،خلاقیت،دقت،هارمونی،تفاوت و.."

ترکیبی ک خوش نِشست.. .
قطعن ارزش دیدن داره.
بازی ها روان(بعضی درخشان)،خط داستان مناسب و..
اما ... دیدن ادامه ›› چند نکته:
فروش بلیط بیش از ظرفیت محیط کار درستی نیست.این کار ب اثر لطمه ی فراوانی میزنه؛خود من دو قسمت رو کامل از دست دادم.
حداقل میشد بازپرس ها ابتدا افراد قد بلند رو داخل اطاق بفرستن و بعد کوتاه قامت ها تا مشکل کمتر شه.
نور پردازی خوب هست اما میتونه خیلی بهتر از این باشه.
ای کاش بجای گذاشتن باندها در یکجا، اونهارو پخش میکردید تا هم موسیقی بهتر شنیده بشه و در اطاق هایی ک نزدیک باند بودن،گاهن شنیدن دیالوگ ها غیر ممکن بود.
رنگ لباس یک زندانی مرد با بقیه فرق داشت ک دلیلش رو متوجه نشدم.
رنگ لباس بازپرس ها میتونست متفاوت از بازیگران باشه(مثلن قرمز).
ای کاش در شرح اثر ذکر بشه ک قرار هست در حدود 1 ساعت در چنین محیطی سرپا باشید،پس کفش راحت و لباس گرم بپوشید.
ضمنن کامنت اعضای این نمایش باعث شده نظرات واقعی کمتر دیده بشن و امتیاز نمایش هم شاید واقعی نباشه.
ب امید دیدن دوباره شما عزیزان و موفقیت های روزافزون.. 🍀
سپهر، هستی گلکار، حسین عباسی و امیر مسعود این را خواندند
علی عبدالرحیم این را دوست دارد
ممنون که به دیدنمون اومدین🌹🙏🌹🙏
قطعا نکته و نظرات شما اعمال میشه🌹🙏
۱۶ بهمن ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه خسته نباشید به تموم عوامل گروه
همیشه عادت دارم به عنوان یه تماشاگر افتتاحیه کارو برم...
بعد از ورود تماشاگر احساس کردم چندساعتی رو بین ... دیدن ادامه ›› قشرهای کم توان شهر قدم زدم و غم وسنگینی روحس کردم
فضای کار فوق العاده عالی دراومده بود.
کاراکترایی که دیالوگ داشتن بخوبی نوع دیالوگشون تاحد العمکان باور پذیربود ومشخص بود تفتیک بازیگر تجربه دار بی تجربه کنار هم یه ترکیب عالی بوده .به تماشای چند پرونده پرداختیم
طبقه سوم افتادن جسد از دیوار کارجالبی بود بازیایی خوب اون اقایی که دیالوگ میگفتن فن بیان قوی لذت بردم تسلط کامل بر دیالوگ عالی بود وبازی مادر که کشیدن جسد واقعا اون کشیدن روزمین میتونستی تصویر سازی کنی یه صدای عالی تئاتری داشت دوست داشتم. ودوکاراکتر دیگه خوب بودن اگرجایی بازی بیشتری داشتن حرکت میکردن ومن بیشترحس کردم اون خانم رو سجاده مادراین دوتاس فاصله سنیشون کم بود من متوجه نشدم مادر دخترن تا به دیالوگا گوش دادم
پرونده بعدی بازیگری که نقش بدنساز بود یاکاراته کار من اخرش متوجه نشدم کدوم بود مثل پرونده قبلی جایی بازی خیلیی بود وفقط سرجایی خودشون دیالوگ میگفتن انتظار بیشتری میشد از بازیگر داشت ولی اون پسری که چندتا نقش پشت سرهم بازی کرد واقعا عالی بود بسیار مجذوبش شدم. انتخاب درست کارگردان نشون میداد اگرهر کارگردان دیگری بود شاید ۳الی ۴تادیگر بازیگر اضافه میکرد جالب بود
وپرونده اخری که تماشاکردیم
دخترخانمی که گیلانی صحبت میکرد اون مسلط بودن رودیالوگ هرشخصی متوجه شد.
انتخاب کاراکتردرست بود ،
نوع پوشش موهای که بافته بود واقعا ادم یاد دخترای گیلان مینداخت،شیرنی لحجه گیلانی توذوق نمیزد موقع داد زدن جیغ نمیشد تسلط کامل روفن بیان...
موقع دیالوگ گفتن هرچقدر تمرکز میکردی فرم اون پسرو ببینی بازم نگاه مخاطب باطرز دیالوگ گفتنش میدزدید واین باهوشی بازیگرنشون میداد.
ویه ایراد بسیار بزرگی که توپروندهای قبلم بود حرکات زیادنداشتن و فقط ی قدم به عقب میرفتن جایی بازی بیشترمیتونستن داشته باشن
و ممکن این صحنه ها جزیی از ساخته های این کارگردانه و قصدی هم برای رفعش نداره و شاید امضای خودش میدونه!
وبازیگر پسر اگر تودیالوگا دقت نمیکردی نمیفهمیدی این معتاد یامریض بشخصه بیشترحس کردم سرماخورده من اصلا ی ادم معتاد ندیدم میتونست خیلی بهتر وقابل درک ترباشه اگراون کندی صحبت میگرفت و پرفورمنس با مفهوم تری میرفت
وبنده خدا موقع افتادن خیلیییی افتضاح خورد زمین امیدوارم حالش خوب باشه واتفاقی براش نیوفتاده باشه.
وپرفورمنس های که بعدازازهرپرونده
مشاهده می‌کنیم که با حرکات بی منظور و یا شاید نامفهوم برای مخاطب عام و خاص به اجرا پرفورمنس می‌پردازند. این گروه فرم در بیشتر لحظات این نمایش مشغول ایفای نقش هستند اما ایرادات بسیار زیادی در حرکات این افراد دیده می‌شود که می‌توانیم به:
عدم هماهنگی بین افراد
حرکات نامفهوم و پوچ
موجب می‌شود این قسمت‌ها برای مخاطب جذاب نباشد و دقتی که می‌بایست برای اجرا خرج کند را صرف دیدن ساعت کند.
وکلام اخر
کارگردان فضایی جدیدی رو در صحنه خلق کرده بود. فضایی جدید در تیاترمون. فضایی از بخش دیگر شهر و جامعه که در تیاتر و سینما مهجور مونده بود.
فلاکت و ناتوانی و زندگی پر رنج رو زندگی کردند نه اینکه به زور فریاد و زیرپیرهنی و لهجه های تمسخر آمیز به مخاطب حقنه کنند. دستمریزاد به تمام گروه…
می تونم بگم این اجرا برای من تجربه ی احساسی قویی بود. آزاردهنده اما قوی…
نیلوفر ثانی، سپهر و محمدرضا این را خواندند
علی روزگار، هستی گلکار و الیا آبان این را دوست دارند
حتما گزینه افشا را بزنید!
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
خوشحالم که دوست داشتید🌹🙏
ممنون که تماشامون کردید🌹🙏
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دوست عزیز لطفا اسپویل نکنید با تشکر
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید