در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مرثیه ای برای ژاله.م و قاتلش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:07:49
امکان خرید پایان یافته
۰۱ تا ۱۶ اسفند ۱۳۹۸
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت و ۵ دقیقه
بها: ۴۵,۰۰۰ تومان

یادداشت کارگردان :
«مرثیه‌ای برای ژاله.م و قاتلش» چهره‌ی مرگ من است. مرگی که هم دورنما را نشان می‌دهد، هم جزئیاتی خیلی جزئی مثل لغزیدن اشکی هرچند کوچک و ناگهانی. ما همه وظیفه‌‌ای به‌ دوش می‌کشیم و من وظیفه‌ی خود می‌دانم که چهره‌ی مرگم را در کشاکشِ واکنش نشان دادن به جامعه‌ای که در آن زیست می‌کنیم و تاریخی که پشت سر نگذاشته فراموش می‌کنیم به شما نشان دهم.
بی شک بستر داستان ابوتراب خسروی بهترین قالب برای نشان دادن این چیز‌ها بود...
به قول براهنی «هر روز گفتن این چیزها برایم از روز پیش دشوار تر شده است» و حتی دقیق تر به قول نگارنده‌ی داستان: «بعضی چیز‌ها به اراده‌ی نویسنده نیست.»

 

 

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در هنگام تماشای نمایش مرثیه، با داستان های درام و عاشقانه سه زوج در سه رنج سنی متفاوت و در سه دوره تاریخی مختلف مواجه هستیم که در آن هم تفاوت ... دیدن ادامه ›› رفتارهای افراد در شرایط مشابه بر اساس سنشان مشهود است (اجتماعی) و هم اشاراتی به حوادث سال های اخیر ایران در سه دوره زمانی مختلف دارد(تاریخی، سیاسی). بنابراین شما صرفاً با یک تراژدی مواجه نیستید بلکه با یک درام اجتماعی تاریخی سیاسی و ... مواجه اید.
⛔ احتمال لو رفتن داستان یا کاهش جذابیت #spoil #اسپویل
کمی از نمایش که میگذرد مشخص میشود سه زوج داستانِ ما، یک زوج هستند در سه سن مختلف! و در واقع اصلاً وجود ندارند بلکه همه زاییده تخیلات پیرمرد نویسنده است که در جوانی به دلیل مامور و معذور بودن! ژاله را به اتهام فعالیت های سیاسی اش به قتل رسانده و بار این گناه تا همیشه و حتی تا زمان مرگ بر دوشش سنگینی میکند...
خرید بلیت دوره تازه اجرای این نمایش، به کارگردانی میلاد فرج زاده و با بازی صبا سرور، سپهر زمانی، الهام جدی و ... با تخفیف روزهای نخست آغاز شد.
امیرمسعود فدائی این را خواند
میم سردلی و سپهر امیدوار این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مرغ سحر ناله سر کن، داغ مرا تازه‌تر کن
زآه شرربار این قفس را، برشکن و زیر و زبر کن

بلبل پربسته! ز کنج قفس درآ، نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصهٔ این خاک توده را، پر شرر کن

ظلم ظالم، جور صیاد، آشیانم داده بر باد
ای خدا! ای فلک! ای طبیعت! شام تاریک ما را سحر کن

نوبهار است، گل به بار است،
ابر چشمم ژاله‌بار است
این قفس چون دلم تنگ و تار است، ... دیدن ادامه ››

شعله فکن در قفس، ای آه آتشین!
دست طبیعت! گل عمر مرا مچین

جانب عاشق، نگه ای تازه گل! از این بیشتر کن
مرغ بیدل! شرح هجران مختصر، مختصر، مختصر کن

عمر حقیقت به سر شد، عهد و وفا پی‌سپر شد
نالهٔ عاشق، ناز معشوق، هر دو دروغ و بی‌اثر شد

راستی و مهر و محبت فسانه شد، قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی وطن و دین بهانه شد، دیده تر شد

ظلم مالک، جور ارباب، زارع از غم گشته بی‌تاب
ساغر اغنیا پر می ناب، جام ما پر ز خون جگر شد

ای دل تنگ! ناله سر کن،
از قویدستان حذر کن
از مساوات صرفنظر کن،

ساقی گلچهره! بده آب آتشین
پردهٔ دلکش بزن، ای یار دلنشین!
ناله برآر از قفس، ای بلبل حزین!

کز غم تو، سینهٔ من پرشرر شد
کز غم تو سینهٔ من پرشرر، پرشرر، پرشرر شد

#ملک الشعرا- بهار