در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش هرکس با تنهایی‌اش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:13:33
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
(ب)
((بی آرمانی ، امر سیاسی و خودخواهی فردگرایانه ی انفعالی))
به نظر من جانمایه و هدف اصلی لسینگ از این نمایشنامه به خوبی و درخشانی تمام ،در پست 12مرداد آقای ایمانیان گرامی، که فکر می کنم انعکاس نظر فرزین محدث بعد از تماشای اجرا چهارم نمایش بود،آمده: "هر کس با تنهایی اش، به ما یاد می دهد که زندگی کنیم بدون شعار و اهداف متقابل و آرمان های سیاسی.زندگی کنیم برای زندگی کردن . ....."
البته این دیدگاه حامل رویکردی به شدت منفعلانه و قهقرایی و غیر رادیکال می باشد، آن هم در دورانی که به قول مصطفی رحیمی،انسان بودن تنها فضیلت نیست،تکلیف است. زندگی کنیم بدون اینکه به بهانه آرمان های سیاسی، نگران و معترض به آسیب های جنگ برای دیگری نباشیم.آب بنوشیم بدون اینکه به فکر تشنگی مردمان سرزمین های خشکی زده دیگر باشیم چون این فکر شعار است!..مصرف کنیم برای زندگی خودمان بدون اینکه نگران تمام شدن منابع باشیم..زندگی برای زندگی خود خودمان!!!!! بسیار ضروری است بین اکتیویسم صلح گرا ،ضد جنگ، محیط زیست گرا و ... از یک طرف و مشارکت سیاسی افراد و گروه ها در یک حزب سیاسی (با ساختارسلسله مراتبی) از طرف دیگر تمایز معنا داری قایل شویم.مشارکت در حزب سیاسی(سیاست ورزی)واجد تمام انگیزه های جاه طلبانه ی کسب جایگاه قدرت سیاسی است که ذیل شعارهای توخالی و فریبکارانه برای رسیدن به قدرت انجام می شود،اما اکتیویسم و فعالیت های ضد جنگ و صلح طلبانه و از این قبیل در حقیقت به نوعی در تقابل با قدرت سیاسی قرار می گیرند و صدای وجدان آگاه انسانی هستند.آرمان های توخالی و عوام فریب نیستند.
جنبش های ضد جنگ و محیط زیستی و...برای زیستن انسان در شرایط بهتر است ... دیدن ادامه ›› و نه تسخیر جایگاه قدرت...
به طور حیرت انگیزی،موضع گیری نمایش(شایدبرخلاف خواست آگاهانه آن) کاملا هم سو با تخریب فعالیت های عدالت خواه و ضدجنگ و مدافع زندگی به نفع قدرت های سیاسی(دولت ها) است. فلیپ به درستی به مایرا می گوید تنها استبداد اقتصادی باقی می ماند.(سلطه سرمایه داری بر همه ارکان زیست انسانی) این نمایش نه به زبان مستقیم که با نحوه ی شخصیت پردازی و خلق موقعیت های دراماتیک به مخاطب می گوید؛ آرمان ها کار نمی کنند،عبث است و کسانی که به آنها می پردازند با نحوه زندگی شخصی شان محکوم به شکست و تنهایی اند... در نمایش ،مایرا بولتون و فعالیت های ضد جنگ اش با تصمیم گیری بی منطق اش برای فروش خانه در تقابل با محق بودن پسرننرش برای ماندن در خانه و ادامه یک زندگی معمولی که در یک کار ثابت و گرفتن یک پارتنر خلاصه می شود،قرار می گیرد. معلوم است که در چنین شرایطی مخاطب با عقل زیست مصالحه گر قضاوتش به سود انتخاب تونی می چرخد.
*****
طراحی نمایش مرا به یاد فیلم داگ ویل لارنس فون تریر انداخت که خودش وام داره ایده طراحی تاتری بوده است.علاوه بر این طراحی ایده ناقص مانده ای در خصوص دیوارها دارد که به نظرم تکمیل نشده ....فکر می کنم گرفتن نقش مایرا و تونی در این نمایشنامه برای هر بازیگری جذاب باشد.بازی اقای فریضه در این نمایش با ادای جویده جویده و نامفهوم جملات و تصنع در حرکات ،به نظرم رسید.
از اینکه اقای یحیوی در آغوش مهربان و پذیرنده ی تاتر دوباره فعال شده،خوشحالم. به گروه اجرای خسته نباشید می گویم و بابت اینکه شوق خواندن رمان های دوریس لسینگ را در من بیدار کردند،ازشان تشکر می کنم.

این بهترین نقدی بود که از تو دوست عزیزم خوندم .
متشکرم
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
دقیقا درست می گویید دوست گرانقدرم خانم ثانی........ای کاش امکانش بود متن کامل در دسترس بود.... البته نمایشنامه بیانیه سیاسی نیست...اما برخی از نمایشنامه نویسها با مهارت کامل زاویه و نگرش خودشون رو نسبت به مسایل مختلف نشون می دهند....مساله اینه که شغل مایرا میتونست هر چی باشه مدیر یا نماینده مجلس ویا ،،،،،،، اما این رویه اجتماعی برای مایرا انتخاب شده تا بی توجهی به زندگی شخصی اش ، آرمان های اجتماعی اش رو پوک و بی اثر نشون بده ،...به نظر من این اکتیویسم سیاسی (ونه سیاستمداری )برای مایرا یک جوری با هدف انتخاب شده..هدف تخریب آرمانهایی از این دست....یک جور بی اعتمادی نسبت به این فعالیتها در نگاه لسینگ به نظر می اید...البته باید دید در متن او فقط یک فعال مدنی ضد جنگه یا عضو یک حزب که در راستای اهداف اون حزب فعالیت های صلح طلبانه انجام میدهد.... می دونید قضیه مثه همون نویسنده ای که راجب دموکراسی کتاب مینویسه اما خودش یک دیکتاتور بزرگه.....
۲۴ مرداد ۱۳۹۳
کاملا حق باشماست و باشما هم عقیده ام ... کاش میشد متن اصلی رو با ترجمه ای قوی خوند برای منم جالب شده این موضوع رو بدونم ... :)
۲۴ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هر کس با تنهایی اش؟
(الف)
ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری(تنهایی)
نمایش "هر کس با تنهایی اش..!" با نمایشنامه ی تقریبا مهجوری از دوریس لسینگ (چاپ1959)زیر عنوان انگلیسی " Each His Own Wilderness " در سالن حافظ اجرا می شود.
فکر می کنم ترجمه عنوان این نمایش به فارسی ،مضامین و مفاهیم متن را به خوبی و درستی انتقال نمی دهد. با توجه به تجربه تماشای این نمایش و البته خواندن قسمتهایی جزیی از متن اصلی نمایش و چند مطلب درباره اش در اینترنت ، در مورد مضامین اصلی نمایش باید به رابطه و مشکلات مربوط به ارتباط آدم ها با هم،اختلاف فکری بین نسل ها،تفاوت دیدگاه های انسان ها نسبت به جهان و... اشاره کنم و به نظرم اتفاقا با توجه به تاکید درام بر مفهوم "رابطه" با رویکرد کاملا تنانه، تم تنهایی با فاصله ایی دورتر از محور اصلی نمایش قرار می گیرد .. بیشتر شخصیت های نمایش(مایرا،سندی،فلیپ و روزمری و در آخر خود تونی ) در حال ورود و خروج ،تغییر یا ساخت رابطه هستند،تاکید صرف بر خلوت و تنهایی این آدم ها به شوخی بیشتر ... دیدن ادامه ›› می ماند!
در مورد ترجمه عنوان نمایش خیلی فکر کردم و البته از یکی دو نفر زبان دان، هم درباره اش پرسیده ام که به اتفاق تاکید داشتند، کلمه ی "تنهایی" برای برگردان Wilderness قطعا انتخابشان نخواهد بود مگر از سرناچاری!
تنوع معانی این کلمه (اسم) Wilderness در زبان انگلیسی در لغتنامه های مختلف برایم گیج کننده بود :
1-منطقه ی لم یزرع وخالی از سکنه به شکلی کاملا دست نخورده ؛ ناحیه ای وحشی و بزرگ پوشیده از گیاه و یا جنگل خارج از دسترس بشر
2-زمین بایر ؛ بیابان ، صحرا ؛ سرزمین نا آرام ؛ برهوت
3- در هم پیچیدگی ؛ سرگردانی،حیرانی ؛شلوغی
4-(در ترمینولوژی الاهیات ): به نواحی لم یزرع جنوب و شرق فلسطین اطلاق می شود به ویژه به قسمتهایی از آن که قوم بنی اسراییل قبل از ورود به سرزمین موعود ،در آنجا سرگردان بودند ؛و جایی که مسیح به مدت 40 شب و روز، در آنجا روزه گرفت.
5-(در سیاست): به مفهوم مورد قضب قرارگرفتن،بی اعتباری .
آقای احمد پناه هم به عنوان کارگردان و هم به عنوان یکی از مترجمان با کار بسیار دشواری روبرو بوده است.عنوان هر نمایش به نوعی چکیده فکری و مضمونی آن کار است و برای انتقال اش به مخاطب علاوه بر تسلط کامل به زبان مبدا و مقصد،شناخت کامل از زندگی نویسنده و دیدگاه هایش و کلیه اثارش بسیار مهم است.
****


چه تعریف جالب و جامعی رفیق
مرسی
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
من نمیفهمم ما کلی اثر ادبی در ترجمه داریم که هیچ کدام به اسم اصلی شان مشهور نیستند. در تعیین عنوان بیشتر به متن باید دقت کرد وگرنه دیوانه ای از قفس پرید هیچ عنوان خوبی برای "پرواز بر فراز آشیانه ی فاخته نیست " . اگر بر استفاده از دیکشنری باشد که هر کسی به راحتی مترجم میشود و دیگر نیاز به مترجم ادبی نیست.
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
خانم پریا دقیقا درست میگویید..ترجمه ادبی بسیار بسیار کار دشواری است،،،حرف من هم همین بود که در تعیین عنوان باید به متن دقت کرد...فکر می کنم تا حدودی دلایلم را نوشته ام که چرا در خود متن تنهایی آخرین مضمونی است که میشود به عنوان اصلی معرفی اش کرد...وگرنه خانم لسینگ احیانا مرضی نداشته اند که از کلمه wilderness به جای هر کلمه ای با معادل صریح تنهایی استفاده کنند.
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید