(( جزم اندیشی خلاقانه))
در نمایش " انجمن بانوان مستقل " ، ایده های اجرایی با خلاقیت و ابتکار عمل همراه است و در انتقال مفاهیم موجود در متن موفق عمل می کند.
اما همه ی این طراحی های مبتکرانه ی اجرا در خدمت ایده های زن ستیزانه و واپسگرایی عمل می کند که طراوت ذهنی یک تاتر پیشرو را به سوی برهوت جزم اندیشانه می کشاند.
نمایش نامه نویس آقای حریریان، به طور همدلانه ای تمام انگاره های مردساخته و زن ستیز مردم بازار و خیابان را نسبت به حرکت های زنان ،که همواره با بدفهمی ، ترس ،هراس و دشمنی با این قبیل فعالیت ها همراه بوده،در قالب "انجمن بانوان مستقل" یکجا ارایه می دهد.
این نمایش با هدف تخریب، تقلیل،تخطئه و شریرانه کردن تمام حرکت های آگاهی بخش و عدالت جو در زمینه زنان ساخته شده است.ذهنیت مردسالار پدیدآورنگان این نمایش، استقلال طلبی و خواست آزادی را برای زنان معادل مردستیزی یا ضدیت با مرد تلقی کرده و سعی در القا آن دارند .
اینکه هدف حرکتهای متشکل و البته متنوع زنان ذیل انجمن ها و... با هدف اشغال جایگاه مردانه در سلسله مراتب قدرت تقلیل یابد یک هراس پارانوییدی مردساخته توسط خود مردان نسبت به تضعیف جایگاه فعلی شان می باشد گو اینکه اساسا بخش اصلی موضوع تلاش های بسیاری از زنان اتفاقا بر علیه ساختار سلسله مراتبی
... دیدن ادامه ››
و نابرابری های متاثر از آن است و نه متمرکز بر جابه جایی نقش خود با مردان در این سیستم نابرابر.. خواست بسیاری از فعالیت های زنان رسیدن به تعادل و برابری و آرامش زن و مرد(انسان) در هستی است .
5زن این نمایش در یک سیستم سلسله مراتبی تشکیلاتی قرار گرفته اند .آنها به هیچ وجه نماینده ی صداهای متفاوت و تنوع حیات بخش و رنگارنگی گروه ها و زنان(حتی مردان) فعال در آن نیستند .در طراحی این نمایش، مردان بازیگر جای زنان بازیگر حرف می زنند و در واقع فکر می کنند.زنان مانند عروسکهای خیمه شب بازی جلوه داده می شوند که مطالباتشان برای احقاق حق هم گویی توسط خود مردان ساخته و به آنها دیکته می شود! این موضوع در پایان نمایش در حضور مرد به جای بانو اول در پشت تریبون انجمن تاکید می شود. بانوی پنجم این نمایش زن ایده آل پدیدآورندگان این نمایش به نظر می رسد اوست که منطقی عمل می کند و با پرسش هایش رفتار و اعمال در ظاهر گاه غیر منطقی بقیه زنان را به پرسش می گیرد.. او با استدلال های مردساخته به بهانه ی تفاوت های هورمونی و بیولوژی در بدن زن، اعمال نابرابری را توجیه و مجاز می داند.
در نهایت نمایش سعی می کند به مخاطبان نشان دهد بیشتر اعضا و فعالین این انجمن با بی اعتقادی و بی ایمانی محض نسبت به مواضع خود عقب نشینی و انجمن را ترک می گویند حال آنکه جمعیتی میلیونی آن بیرون به طرفداری واهی خود به انجمن ادامه می دهند. نمایش با کودکی در آغوش زن ،آغاز و انجام می یابد به نشانه ی تعریف محض زنانگی به نقش مادری که البته نقش بسیار مهمی است اما بسیاری از زنان معتقدند تعریف کاملی از زنانگی نیست.
"انجمن ..." نظم موجود را به پرسش نمی گیرد بلکه با آن همراه می شود و مهر تایید محکمی بر آن می گذارد .این گونه نمایش ها(خواسته یا ناخواسته) به دلیل عدم شناخت و آگاهی کافی و وافی پدیدآورندگانش نسبت به موضوع و همچنین تعصبات و پیشداوری های آنها، در جهت تخریب ذهنی مخاطبانشان نسبت به حرکت های حقیقی آگاهی رسان و مترقی عمل می کنند.
**
پدیدآورندگان تئاتر در هر مملکتی باید از متفکرترین،خلاق ترین و پیشروترین انسان های آن جامعه باشند آنها به لحاظ فلسفی و اندیشه ای همواره باید یک قدم از مخاطبانشان جلوه تر بایستند و جنبش ها و پدیده ها را وسیع تر ببینند و درک کنند. آیا این نمایش و هستی شناسی اش درک تازه و جامعی نسبت به پدیده مورد بحثش به مخاطبانش ارایه می دهد؟ شک دارم.