در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال حسین یوسفی رزین | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:19:55
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عرصه ی تنگ
.............................
شاعر ان نیست که دل ازارد
با سخن با رفتار
برگ وبار همه را له کند او
با تگرگ گفتار
از تکبّر همه یکسو فکند
تاشود شهره ی شهر
ساقه ی ترد ادب را شکند
از نخستین دیدار
گه شود ملعبه ی دست کسان
گاه چون باد خزان
بوزد با همه رنگ
زخم کاری بزند ... دیدن ادامه ›› بر گلزار
تا که آرد به وجود عرصه ی تنگ
باغ گردد غمناک
در چنین لحظه صفا میرد ومهر
پشت زنگار غبار
اشک ریزد خون بار
زندگی گرمی دل هاست عزیزم هشدار
برقع از رخ بردار
تا بکاریم زنو تخم ادب
باغمان گل بکند
میوه را مغز شود فربه ونازکتر پوست
تا در این باغ دری بسته نباشد بر دوست
شب نیارد سرسام
نخروشد در بام
شاعر وشعر نگردد بدنام
غنچه پیراهن خود وا بکند در دل روز
صبح بر شب پیروز
نکند شکوه "غریب"از در بسته ی ما
پند گیرد همه کس،از دل خسته ی ما
................................................................................
از دفتر مجموعه اشعار رهگذر کوچه ی اقاقیا
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در قفای رستن
.............................
می سرایم از بهار اما قلم

خفته در خواب زمستانّی سرد

من به یاد سرو های جویبار

او به روی گل فرو ریزد چو برف

با هزاران فکر رویش در قفای رستنم

او که خشکیده

کویر خشک جوید از تنم

گفتمش صحرا بهاران گشته ... دیدن ادامه ›› شادی کن دمی

دیدم افتاد از دو چشمش قطره ها چون شبنمی

کو بهار من؟!

خزان تاراج کرده نو گلم

صد هزاران افت افتادست بر پای دلم

باد صرصر پرده ی گل فام عمرم را درید

مرغ خوشخوان بهار از روی بام من پرید

من "غریب"فصل پائیزم جدایم از بهار

دامنم روئیده جای گل بسی خاشاک وخار/

برگزیده از دفتر مجموعه اشعار رهگذر کوچه ی اقاقیا


roya imani، لیلا عبدی و آرزو نوری این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید