نوشتهی «خوشنشین» از وبلاگ «دفتر تکگوییهای درونی»: journalofinternalmonologues.wordpress.com
نمایشِ کوروشِ سرکار خانم صابری را در روز اولِ اجرای آن [چهارشنبه پانزدهم فروردین یکهزار و سیصد و نود و هفت] دیدم و این یادداشت کوتاه بیشتر و به راستی تنها در ستایش و یادکردِ تلاش و حضورِ پیوستهی ۶۰ سالهی این هنرمندِ فرهیخته بر صحنهی تئاتر و در سن ۸۶ سالگی میباشد.
در زندگینامهاش که به آسانی یافت میشود آمده است: آموختهی تئاترِ مدرن در فرانسه، محقق و مدرسِ دانشگاه، آفرینندهی اُپرت ایرانی، مؤسسِ تالارِ مولوی و اجرای کامکارِ دهها نمایش در سبک و سیاقِ صابرانه و… .
پس این زبده گفتار چندان نشان از فراوانیِ دانش و آگاهی، ذوق و ذکاوت، هوش و فراست، و متانت و لطافت هنری در ایشان را دارد که گمان برده شود
... دیدن ادامه ››
استاد خود واقف بر کاستیهای اجرای نمایشِ کوروش به ویژه اجرای شبِ اولِ آن خواهد بود که سخن گفتن در این کوتاهه، اضافه و گزافه نماید.
«خوش نشین» بر این اندیشه استوار است که نقد و نطق، کلام و گفتار بر این نمایش، و هم بر سبکِ ویژه و یکهی کاری او که گسترهای از نمایشنویسی و کارگردانی و بازیگری، و بهرهوریِ هوشمندانه از رقص و موسیقیِ ایرانی و داستانها و متونِ کهنِ پارسی، و دیگر گوشههای هنریِ نمایشی را در بر میگیرد به مجالی بلند و به کلاسهای درس و جلساتِ تخصصی و نشستهای نقد و بررسی وانهاده شود و این نوشتار با تعظیم به ایشان به پاسِ بودنِ مصرانه و مستمرِ بر صحنهی تئاتر به فرجام رسد. خدایش پاینده و نکو بدارد!