«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
این نمایش را پسندیدم به خاطر بازی زیبای نوید محمدزاده و پوریا رحیمی سام من هم مثل همه بینندگان این اثر خندیدم و مثل معدودی از آنها گریستم ولی متاسفم ، متاسفم برای بیننده ای که بدون توجه به محتوای نمایشنامه برداشتش از این نمایش تمسخر قومیتها بود و در حین نمایش از واژه های سخیفی برای توصیف شخصیتهای آن استفاده میکرد و ناراحتم برای اون دوست شمالیم که دیشب با ناراحتی سالن را ترک کرد چون نفر پشت سرش گفته بود شمالیه ...
همچنین متاسفم برای اون خانمی که حین نمایش،بلند بلند با موبایلش صحبت میکرد
نکندالان هم خواب باشم؟ فردا وقتی که بیدار شدم یا فکر کردم که بیدار شدم در مورد امروز چی بگم؟ این که با دوستم استراگون این جا تا سر شب منتظر گودو بودیم؟ این که پوتزو با باربرش از اینجا رد شد و با ما صحبت کرد ؟ احتمالا . ولی توی همه اینها چه حقیقتی وجود دارد؟ او هیچی نمی داند . با من در مورد کتکهایی که خورده حرف میزند و من یک هویج بهش میدم . حیران میان گور و تولدی سخت . گورکن آن پایین آرام آرام دست به کار قابلگی می شود. ما به اندازه کافی وقت داریم که پیر بشیم . هوا پر از ناله های ماست . ولی عادت گوش مارا بدجوری سنگین می کند. شاید هم یک نفر به من نگاه می کند . یک نفر در مورد من حرف میزند . او خواب است او هیچی نمیداند . بگذار بخوابد. من نمیتوانم بروم .