«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
راستش را بگویم وقتی نمایش تمام شد، احساس می کردم فقط یک دسته دیالوگ و حرکت پراکنده را دیدم که به زور می خواستند به مخاطب بگویند: آقایان! خانم ها! این یک روایت است. در این که نمایش از لحاظ نمایشنامه و ساختار به شدت دچار سردرگمی است، هیچ شکی نیست. در واقع کاملا روشن است ایده و طرح نمایش در ذهن نویسنده وجود داشته و به زور در یک روند داستانی چپانده شده است.
اما باید قبول کنیم این نمایش همان قدر که بد است، همان قدر هم چیزهای خوب توی خودش دارد. دلیلش هم روشن است. این نمایش روی آنها که باید اثر بگذارد، تاثیر می کند.
نقدهایی که اینجا نوشته شده خیلی هم منصفانه نیست. من بعد از فکر کردن راجع به نمایشی که دیده ام فهمیدم قضاوت درست هیشه آنی نیست که در هنگام بلند شدن از صندلی از انجام می دهیم. این یک روایت زنانه است. یک غمباد زنانه است که هنری شده و آنهایی که پس زمینه های ساختاری و هنری را در این نمایش می جویند، ناامید نه، عصبانی می کند. اما این روایت برای کسانی که دنبال یک روایت عاشقانه از غمی زنانه، از قدرتی زنانه و از ایثاری زنانه بودند، به نظرم ساده ترین و لطیف ترین است. آنهایی که فقط می خواهند مبارزه با درد را ببینند و بعد نمایش به آنها بگوید شما می توانید دردها را با یک پایان خوش فراموش کنید، با دیدن این نمایش خوشحالند.
هر چند، کاش غبار اینقدر پراکنده نبود...