من سالها پیش مخاطب حرفهای تئاتر بودم، دوران دانشجویی بود و عشق و علاقه به تئاتر و کارهای حرفهای و بی نظیری که اون موقع اجرا میشد... زمانی که محمد رحمانیان و حسین کیانی و محمد چرمشیر هنوز حضورشون روی صحنههای تئاتر پررنگ بود...
بعد از اون دوران، حس میکردم دیگه تئاترها رنگ و لعاب قبل رو نداره و به طبع من هم کمرنگ شدم...
بعد از مدتها، توسط یکی از دوستانم از اجرای این تئاتر خبردار شدم و تصمیم گرفتم ببینمش، و دوباره "بعد از مدتها"... همون حس شگفتانگیز سالهای قبل اومد سراغم و به معنای واقعی کلمه، لذت بردم... از این همه "درست" بودن و "حرفهای" بودن... تا جایی که ۳ بار رفتم و دیدمش :) و هنوز هم ته دلم میخواد که یک بار دیگه به خاطر نقش جذاب و اجرای جذابتر خود آقای زمانی برم و ببینمش.
متن کار که نوشتهی خود افشین زمانی هست و با ادبیات خاص زمان خودش، به نظرم فوقالعاده بود، هرچند که من توی دفعات دوم و سوم درک خیلی بهتر و عمیقتری پیدا کردم و متوجه لایه های زیرین و ظریف درون متن شدم. ولی موضوع جذابتر برای خود من به شخصه، کارگردانی درست و بی عیب نقش ایشون بود که باعث شگفت زده شدن من میشد... بازیهای کاملن دقیق و درست و بدون اغراق، مخصوصا خانم های گروهشون که از صدای بسیار رسا و جذابشون بگیر تا اجرای فرم و دیالوگگویی بدون حتی یک تپق، نقش جذاب مراد که آدم رو یاد یه شخص خاص مینداخت در حال حاضر...؛)، و نقش بسیار سخت و پر از ریزهکاری "خسرو"، که هر دو بازیگر فوقالعادهش، بی نظیر اجراش کردن، مخصوصا خسرویی که به نظر کودک بود و بسیار معصوم :)، همه و همه اینها، نتیجهش شده یه نمایشی که برای ساعاتی آدم رو میبره به یک دنیای دیگه و باعث میشه که عمیقا فکر کنه به همهچی...
خسته نباشید میگم به آقای زمانی عزیز و تمام اعضای گروه اجرایی و همینطور دوستان طراح گریم
... دیدن ادامه ››
و لباس و صحنه که با طراحیهای عجیب و فوقالعادهشون، تونستن حس واقعی و درست نمایش رو برای ما تداعی کنن.
امیدوارم خیلی بیشتر از قبل بدرخشید همگی و توی تئاترهای بعدی هم شاهد هنرنماییهاتون باشم.
ممنونم که منو با تئاتر اصیل آشتی دادید. :)