«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
تئاتر صد در صد از تئاترهایی بود که بعد از جدا شدن از عزیزانم ترجیح دادم مسافتی را پیاده گز کنم و مسیر طولانی کنم و فکر کنم و تراوشات ذهنم را بنویسم...
شاید یکی از مهمترین درگیری های ذهنی من از کودکی سرنوشت و انتخاب بوده است.گاهی از دیدن زیادی فیلم و تئاتر میترسم چون حس میکنم دوربینی بالای سرم نصب شده و من راه میروم،سایه ها پشت سرم حرکت میکنند و من حضور انسانهایی را حس میکنم که در سرنوشتم اثر میگذارند اما نیستند،تنها خیالی از آنها در ذهن من است.ترس تمام وجودم را فرا میگیرد اما به راه خود ادامه میدهم.هر قدم من میتواند طبق داستانی که خدا نوشته پیش برود یا حتی خدا را میتوانم به چالش بکشم.هر اتفاق نه فقط یک حادثه یا یک تصادف،هر اتفاق ساده مثل ورق زدن همین کتاب که داخل کیف من هست یا نه باور کردن شبحی که دقایقی پیش دیدم یا ندیدم،میتواند اتفاق بعدی را رقم بزند،و ما زنجیر وار بهم وصل شده ایم.من و تو و او....شاید ما پازلی از پیش تعیین شده ایم و شاید میتوانیم تکه های پازل را جابجا کنیم.شاید من به او میرسم در داستانی که پروردگار برای ما نوشته و شاید این من نیستم که این آرزو را میکنم،تصوری از من است،خیالی که شکل گرفته از تمام قصه هایی که خوانده ام،فیلمهایی که دیده ام،تئاترهایی که رفته ام.و امشب عجیب صدای خش خش برگهایی را میشنوم که زیر پای مسافران خورد میشود،به عقب برمیگردم،کسی نیست،کسی هست شاید،کسی که قدمهای بعدی مرا تعیین میکند و شلیک آخر زندگی میتواند مرا بکشد یا سرنوشت را به سخره گیرد...
اجراهای پایانی این تئاتر بی نظیر را از دست ندهید.