«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
اجرای متفاوت و خلاقانه ای بود.بازی های نور عالی بود. خسته نباشید و ممنون.
همه چی عالی واقعا خسته نباشید. معنای زندگی؟! کاش آدم جز کسایی باشه که هیچوقت اهل پرسیدن این قبیل سوال ها نیستن چون اینجوری راحت تر و شادتر زندگی میکنن. ولی اینکه دنبال جواب باشی ممکنه تا آخرش هم نتونی هیچ جوابی براش پیدا کنی و به سمت افسردگی سوق داده بشی.
همینطور این نمایش برای افرادی مثل من که یک یا هر دو والدینشون رو از دست دادن خیلی ملموس تر بود و من با بند بند وجودم حسش میکردم.
جالب بود. منو یاد افکار شخصیت دازای تو انیمه ی سگ های ولگرد بانگو انداخت. که البته اونم از رمان نه آدمی از اوسامو دازای بود. خودکشی با اینکه گناهه ولی فکر کردن به اینکه آدم میتونه خودش مرگش رو انتخاب کنه همیشه برام جذاب بوده برای همین نمایش رو دوست داشتم. البته جا برای بهتر شدن و قوی تر شدن داشت. در میان نقش ها هم از همه قوی تر نقش شخصیت نویسنده بود. قشنگ حس رو منتقل میکرد حتی وقتی حرف نمیزد.
حیف نمایش به این قشنگی که تو همچین سالنی باشه. نظم هم که وجود نداشت . تا لحظه ی آخر تماشاچی داشت می اومد تو سالن. حداقل قسمت کافه رو چرا نظارت نمیکنن و در مورد سیگار تذکر نمیدن. آدم اون همه راه تو دود و ترافیک میاد میخواد یه دقیقه تو کافه بشینه باید دود سیگار رو هم تحمل کنه. چرا همه ی کسایی که میان تئاتر سیگار میکشن؟ والا به خدا سیگار کلاس نداره. به پیر به پیغمبر کلاس نداره. اگرم چیزی به عنوان حق الناس رو قبول دارید سیگار حق الناسه چون این دود برای آدما مزاحمت ایجاد میکنه. بچه ها هم توی این سالن ها میان. کم تو خیابون دود میخورن حالا یه مکان تفریحی هم که میان باید این سم رو تنفس کنن.