«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
امیدوارم سوتعبیری شکل نگیرد ولی اصلا نتونستم با کار ارتباط بگیرم، یک کار رها و تلفیقی، حتی به درستی آن اشعار و کنایه به برخی فیلسوفان یا حکیمان زدن را هم درک نکردم، نه الکترا دیدم نه اودیپ، اصلا سوفوکلی وجود نداشت، آگاممنون چرا اینگونه بود با چه خوانشی روایت این شکل بود؟منلائوس، کریستوتیس و .... این تلفیق نامناسب با حکیمان و شاعران ایرانی به شدت کار را تحت تاثیر قرار داد.
دوره «پریکلس» در یونان را نمیتوان با هرچیز مخلوط کرد، دقیقا مخلوط بهترین مفهوم است دوره پریکلس دربردارنده انقلابات بنیادی در اندیشه بشر است دوره استیلای خردگرایی بر سنت گرایی مرتجع. دورهای که چنین آثاری خلق میشود و در کنارش پانتئون ساخته میشود. در همین دوران است که خردگرایی پلاتو و سقراط دوباره جان میگیرد و بعد از آن در ادبیات شکسپیر زاده میشود و در فلسفه دکارت.
به غیر از این میزانسن و طراحی نور را اصلا دوست نداشتم، طراحی لباس نسبتا مناسب بود اما بازیها و مخصوصا لحن دو نفر از بازیگران اصلا خوب نبود و اون لحن تراژیک و خشمناک را گویی از یک شخصیت انیمیشنی وام گرفته بودند، به گمانم به صورت عامدانه این ناهماهنگی در میان بازیگران وجود داشت که اگر غیر این باشد تنها یک بداهه با دیالوگهای سخت ظاهرا کلاسیک است. به هرروی الکترا در روایت طعمه انتقام نمیشود و خود دست به انتقام جویی میزند، ولی روح این رخداد در این نمایش برای من شکل نگرفت،.
به امید تماشای آثار دیگر از این گروه. پایدار باشید.