در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ثمین اکبری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:20:39
 

بازیگر و کارگردان تئاتر

 ۲۷ دی ۱۳۶۷
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش در مجموع راضی کننده بود ولی فکر می کنم اگر یکم روی میزانسن ها بیشتر فکر میشد میتونست خیلی بهتر اجرا بشه، اکثر رفت و برگشت ها و جابجایی های روی صحنه بی دلیل و بی هدف بودن و به جز گیج کردن تماشاچی به هدف دیگه ای نمیرسیدن. دکور صحنه ساده بود و فکر هم نمی کنم بیش از این نیاز به المان خاصی باشه و جای خالی ای روی صحنه حس نمی شد. بازی ها یکدست بودند و میتونستن با کمی مکث گذاری های بیشتر خیلی بهتر بشن. البته به نظر شخص بنده بازی نقش جورج از بقیه فکر شده تر بود و بهتر اجرا شده بود ولی خب باز هم جای کار داشت. یک سری موارد مربوط به سالن اجرا بود مثل مشکل نور که فکر می کنم برای سالن صحنه آبی با توجه به جدید بودنش باید فکری به حالش بشه تا بتونه گروه های بیشتری رو جذب کنه. به طور کلی شاید بهترین اجرا از این اثر نبود ولی ناراضی کننده هم نبود و زمان خروج از سالن حس بدی نسبت به اجرا نداشتم.
سلام آقای اکبری. ممنون که با حوصله و دقت توضیح دادین. ممنون که به تماشای کار ما نشستین. خوشحالم که در مجموع کار رو دوست داشتین. هیچ کاری بی نقص نیست و ما هم ادعایی نداریم. بی نهایت ممنونم
۰۸ تیر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ثمین اکبری (saminakbari)
درباره نمایش کورها i
به نقل از جناب آقای محسن خیمه دوز

کورها نمایش‌نامه درخشانی از موریس مترلینگ. خواندنی در متن، دشوار برای اجرا. انتخاب خوبی شاید برای این روزها.

عده‌ای نابینا، زن و مرد، در جایی که نمی‌دانند کجاست گیر افتاده‌اند. کشیش هم در خواب است. غذا نیست. و امنیت کم. فقط مخاطب بیناست. اما او هم نمی‌داند این چه وضعیتی‌ست؟ چرا همه نابینا شده‌اند؟ چرا از موقعیت خود آگاه نیستند؟ چرا کشیش که تنها راهنمای غیر نابینای آنان است در خواب است؟ (بازیگر نقش کشیش، «علی خورشیدی»ست که از ابتدا تا انتهای نمایش در حالت ویژه‌ای در خواب است و بازی سختی هم داشته که از عهده آن برآمده است). و اینکه چرا در میان این افراد نابینا، تنها غریبه بینایی که ظاهر می‌شود ... دیدن ادامه ›› یک زن است؟

هراسی که مترلینگ با خلق این موقعیت می‌سازد بسیار شگفت و هراس‌آور است. با یک نگاه نمادین به اجزای درونی نمایش، می‌توان گمگشتگی وجودی انسان در هستی را برای لحظاتی احساس گرد، از جمله اینکه عقل انسان بیشتر از آنکه هادی او باشد انگار به نابینایی‌اش در هستی کمک کرده زیرا مجهولاتش را بیشتر از پاسخ‌هایش افزایش داده است.
اما سویه دیگر متن تاکید اگزیستانس مترلینگ بر مسئولیت بشر است حتا به وقت کوری و نابینایی. حالت افراطی این مسئولیت همان است که سارتر گفت که اگر فرد افلیجی قهرمان دو نشود خودش مسئول است اما حالت زیبا و متعادل، همان است که از قول مولوی در «فیه مافیه» آمده است:

«اگر کوری گوید که «مرا چنین کور آفریدند، معذورم»، به این گفتن او که کورم و معذورم گفتن، سودش نمی دارد و رنج از وی نمی رود».

اجرای صحنه‌ای این نمایش‌نامه اما در حد متن درخشان نبود زیرا متن اجازه طراحی صحنه یا استفاده از اجزای متعارف صحنه‌ای را به کارگردان نمی‌دهد. از طرفی با صحنه خالی هم سخت بتوان به میزانسن جذابی رسید که درام را سر پا نگه دارد. این دشواری در همه اجراهای جهانی این متن هم بوده و واضح است که برای کارگردان ایرانی به ویژه که از نسل تازه‌نفس دانشجویان هم باشد، به مراتب سخت‌تر است. به همین دلیل متن نمایش برای صحنه‌ای شدن در اجرا نیازمند یک دراماتورژی قوی‌ست، که شاید در اجراهای دیگری بتوان به آن دست یافت. گریم، لباس و موسیقی اما در حد قابل قبولی به درخشش کار کمک کرده. به ویژه گریم خوب «حانیه زمائینی» در نقش یکی از زنان نابینا همراه با بازی خوب او.

(از «مریوان حلبچه‌ای» مترجم آثار درخشان «بختیار علی» هم به خاطر همراهی‌اش در دیدار این نمایش ممنونم)
ثمین اکبری (saminakbari)
درباره نمایش کورها i
خبرگزاری مهر
نمایش «کورها» نوشته موریس مترلینگ و کارگردانی علیرضا اختری تا 12 خرداد ماه میزبان علاقه مندان به هنرهای نمایشی در عمارت ارغوان است.
به گزارش خبرنگار مهر، این روزها نمایش « کورها » به کارگردانی علیرضا اختری در عمارت ارغوان روی صحنه است. این اثر نمایشی نوشته موریس مترلینگ نویسنده شهیر بلژیکی است که با ترجمه ثمین اکبری از 27 اردیبهشت تا تا 12 خرداد ماه روی صحنه خواهد بود.

از نمایشنامه « کورها » یا «نابینایان» می توان به عنوان اولین نمایشنامه های ابزورد نام برد؛ 57 سال قبل از اینکه ساموئل بکت نمایشنامه «در انتظار گودو » را بنویسد. مترلینگ در نمایشنامه اش از پوچی و انفعال مردمی سخن گفته است که ملعبه دست پیشوای خود شده اند و زمانی هم که فرصتی برای شناخت دنیای پیرامونشان پیدا می کنند، باز هم هیچ حرکتی از خود نشان ... دیدن ادامه ›› نمی دهند.

در نمایشنامه «کوران»، قدرت درک از کوران گرفته شده و آنها از دیگر حس های خود نیز استفاده نمی کنند؛ در واقع اگر پیشوای مذهبی شان نباشد، آن ها قادر نیستند قدم از قدم بردارند و این ناتوانی در درک محیط، آنها را به ملعبه زمان تبدیل کرده است. حال، کشیشی سالخورده تصمیم گرفته آنها را به جنگل ببرد تا صداهای خارج کلیسا را نیز بشنوند. وقتی کشیش برای آوردن آب، «کوران» را ترک می کند، آن ها بدون هیچ حرکت و جنبشی، همانجا منتظر او می نشینند. کشیش که نمی خواسته آن ها بدون کمترین شناختی از محیط، نهایتاً در رختخواب های خود تلف شوند، همانجا کنارشان ایستاده به یک خواب ابدی می رود و کورها ساعت ها بعد متوجه این موضوع می شوند...

موریس مترلینگ نویسنده، شاعر و فیلسوف بلژیکی، برنده نوبل ادبیات سال 1911 و برنده جایزه ادبیات نمایشی فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه در بیشتر آثار خود به فلسفه هستی می پردازد. در نظر او درک هستی کامل نمی شود مگر وقتی که مرگ را به عنوان بخشی از آن پذیرفته باشیم. موضوعی که در این نمایشنامه نیز به آن پرداخته می شود؛ واکنش انسان ها به مرگ و دریافت آن ها از این مسئله است. شخصیت های او در شرایط و موقعیت های مختلف به گونه ای متفاوت با این مسئله روبرو می شوند. او با روایتی سمبولیک مرگ را جزئی از زندگی و کامل کننده آن تصویر می کند.

موریس مترلینگ به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نمایشنامه نویسان سمبولیست شناخته می شود. مترلینگ در آثارش با یک داستان ساده و طراحی یک محیط ظاهراً عادی، مفاهیم ژرف و معانی عظیم را آنقدر ناگهانی ارائه می دهد که ذهن و روح خواننده تحت تأثیر قرار می گیرد. مرگ، زمان و تولد نمونه هایی از این مفاهیم هستند.

در اجرایی که گروه هنری «بی نام» از این نمایشنامه داشته تلاش شده است موقعیت مکانی و زمانی نامشخصی به تصویر کشیده شود تا کاراکترهای نمایش نماینده های جهان شمولی از آدم ها در ادوار مختلف باشند. در اجرا کاراکترها محدودتر و در هم تلفیق شده اند و شاهد حضور 8 شخصیت روی صحنه هستیم. در طراحی صحنه و فضاسازی نیز تلاش شده موقعیت پوچ و فضای سمبلیک اثر با طراحی گریم و نورپردازی به درستی به تصویر کشیده شود.

نمایش « کورها » تا 12 خرداد ماه ساعت 21 در عمارت ارغوان روی صحنه می رود.

https://www.wona.ir/fa/news/details/3064441
ثمین اکبری (saminakbari)
درباره نمایش چخفته i
نمایش بسیار خوبی بود با طراحی و اجرای قوی و موسیقی متن بسیار جذاب که مشخص بود نتیجه تمرین بسیار زیاد گروه بوده. خسته نباشید میگم به تمام بچه های گروه به خصوص نویسنده کار که مشخص بود زحمت زیادی برای مطالعه و نوشتن کار بر اساس آثار چخوف کشیده. شاید بعضی قسمت های نمایش کمی از ریتم خارج بشه ولی به طور کلی بسیار از دیدن کار لذت بردم. تنها نکته که البته به نظرم هم میتونه خوب باشه هم بد این بود که به دلیل ارجاعات بسیار زیاد به آثار چخوف، شاید دیدن این نمایش برای مخاطبی که با این آثار آشنایی نداره کمی گیج کننده و یا نامفهوم باشه.
در نهایت دیدن این نمایش رو به خصوص به دوست داران چخوف به شدت پیشنهاد می کنم.
 

زمینه‌های فعالیت

شعر و ادبیات
سینما
تئاتر

تماس‌ها

akbarisamin@yahoo.com
sam.ak.67