در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین نصیری | درباره نمایش پابرهنه در پارک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:47:06
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
پا برهنه در پارک . . .

(نمایش آیینی - سنتی سایمونی)


(این نوشته به شدت لو دهنده است! مراقب باشید)















1. نیل سایمون نویسنده ای صاحب سبک است. این صاحب سبک بودن امتیاز نیست بلکه یک ویژگی است. طنز سایمون امضا دارد ... دیدن ادامه ›› و به شدت وامدار طنز چخوفی است. شوخی با ابتذال طبقه متوسط دستمایه مهم کارهای او است. از انبوه کارهایش فقط شایعات، پسران آفتاب و همین پابرهنه در پارک را دوست دارم و البته شنیدم «گمشده در یانکرز» سایمون هم نمایشنامه مشهوری است. مراد از این همه توضیح در مورد سایمون این بود که بگویم ما در ایران در اجرای نمایش های سایمون کم کم دچار نوعی سنت زدگی شده ایم. از جنس موسیقی تا میزانسن های اجرا و سایر موارد در گروه های نمایشی همگی از یک روال و یک سبک پیروی می کنند. شاید مقایسه بین اجراهای پابرهنه در پارک، دختر یانکی و پسران آفتاب (که توسط آقایان هادی عامل، بهرام تشکر و سیامک صفری کارگردانی شده است) رگه ها و مولفه های مشترک این سنت سایمونی را بهتر نشان دهد.

2. متن پا برهنه در پارک پر است از صحنه هایی که با هیچ تمهید کارگردانی نمی شود نشان داد! به همین خاطر در بیان ماجرا دست کارگردان به شدت بسته است. متن اصلی چیزی در حدود دو ساعت است و اجرای آقای عامل تقریبا هفتاد دقیقه. طبعا ریتم روایت تند تر می شود و تامل کمتری روی برخی از صحنه ها صورت می گیرد. این مساله به خودی خود ایرادی ندارد اما وقتی در صحنه آخر قرار است تحول شخصیت اصلی را ببینیم این تند بودن ریتم توی ذوق می زند. تحول کاراکتر پل برای من بیننده در نیامده است. تحول کوری هم در نیامده. این مساله به کلیت کار ضربه می زند. ضمن این که کارگردان یک المان یعنی گوشی تلفن را در کار پر رنگ کرده. یک گوشی قرمز جیغ با شکل لب و سیم بلند. یک نماد تمام عیار از زندگی مبتذل طبقه متوسط که کاری به جز حرف مفت زدن پای این تلفن ندارند و قبل از مبلمان به فکر تلفن خانه بوده اند. ایده خوبی است اما در نمایش امتداد ندارد. بازی با این کاراکتر بصری خیلی کمتر از حد انتظار من بود. دو عنصر روزنه سقف و تلفن مهم ترین نشانه های این دکور خالی هستند که از تماشاگر فوکوس می گیرند اما با ورود مبلمان این نشانه بازی ها تمام می شود و این دو هم تبدیل می شوند به بخشی عادی از اکسسوار یک دکور رئال - فانتزی. حیف!

3. بازی ها خوب است. تمام بازیگرها شخصیت مربوط به خودشان را درک کرده اند فقط چیزی که به ذهنم می رسد این است که شخصیت پل در نمایشنامه اصلی به نظرم کمی خشک تر از چیزی بود که دیشب دیدم و طنازی در بازی آقای خوش رزم بیشتر از حد دریافت من از متن اصلی بود. ضمن این که بازی فانتزی با سیم بلند تلفن در اجرای دیشب حس و حال لازم را نداشت و امیدوارم در اجراهای بعدی این قسمت با حس فانتزی تر و تمیز تری اجرا شود.

4. موسیقی کار هم کاملا مربوط به همان فضای سنتی سایمونی است. موسیقی دهه شصت امریکا که یادآور حال و هوای آن دوران است. موسیقی خوبی است و کاربردی، و البته چیزی فراتر از متن به کار اضافه نمی کند اما خوب است و به درد بخور. در مورد نورپردازی اما کاش فوکوس نور بین پرده ها صرفا روی دریچه باقی می ماند و فضای پیرامون تاریک تر می شد تا حرکت عوامل برای چیدن دکور بخش بعدی یا خروج پل از صحنه پس از خوابیدن دیده نمی شد و انقطاع حسی برای بیننده ایجاد نمی شد. می دانم امکانات فنی سالن محدود است و شاید چاره ای برای کارگردان در این زمینه نباشد اما به هر حال بیننده برآیند کار را فارغ از امکانات می بیند و بر او تاثیر می گذارد.

5. دست آخر این که اجرا در کل قابل قبول است. طنز خوبی دارد و در خنده گرفتن از تماشاگر موفق است . گواه این حرف واکنش تماشاگران در طول نمایش است گرچه نمی توان حکم کلی صادر کرد که آن چیزی که من به آن می خندم برای همه به همین اندازه خنده آور باشد، و طبعا خنده امری است به شدت سلیقه ای و فارغ از ارزش های فنی کار. بازی ها خوب است اما مسائلی در کارگردانی کار وجود دارد که فکر می کنم قابل حل است. برای هادی عامل و گروهش آرزوی موفقیت در ادامه اجرا دارم و امیدوارم بازخورد خوبی از تماشاگرانش دریافت کند و اجراهای موفقی را از سر بگذراند.
شاهین جان در این نمایش از موسیقی بدون کلام اون دهه هم استفاده شده ؟
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
ممنون از شما هومن عزیز متاسفانه در بحث موسیقی به ویژه موسیقی غیر فارسی به شدت بی سوادم گرچه la vie en rose رو قبلا تو نمایش دو دلقک و نصفی جلال تهرانی شنیده بودم. موافقم که حال و هوای اون موسیقی با کار همخوانی خوبی داشت.
۰۴ شهریور ۱۳۹۴
وقتی " شاهین نصیری " تمام نکات را میگوید ... :)
۰۷ شهریور ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید