مترسک . . .
(در فضیلت یک حال خوب بعد از اجرا)
وقتی با گذر یک روز از دیدن یک نمایش ذوق زدگی ات از تماشای کار کمتر که نمی شود هیچ، بیشتر هم می شود به این اطمینان می رسی که با نمایش خوبی روبرو بودی. مهرداد خامنه ای کارش را خوب بلد بود. از دل یکی از بهترین و مهم ترین متن های بیضایی خوانشی به ما نشان داد که هم وفادارانه است، هم روان و بی لکنت و در عین حال آویزان به سبک اجرای خود بیضایی نیست و هویت خودش را دارد. بر خلاف خیلی از نمایش ها، پروجکشن در نمایش مترسک نقش چرخ پنجم کار را ندارد و واقعا حس و فضا می سازد. بازی ها خوب است و افسوس می خورم که چرا در بروشور جلوی نام هر کدام از بازیگران نقش آن ها نوشته نشده که آن ها را به نام بشناسم. 5 بازیگر (از لفظ های جوان و بی ادعا و غیره استفاده نمی کنم چون حس می کنم این کلمات انگار ته دلشان یک جور بار تحقیر آمیز همراه است - پنج بازیگر به معنای واقعی کلمه که نقش را شناختند و به من شناساندند) حس و حال مرا ساختند. خواهر روحانی و کارگر و مترسک و بازاری و روشنفکر دقیقا همانی بودند که باید (ترتیب علاقه ی من به بازی ها مطابق با ترتیب نام بردن از شخصیت ها بود!). آرزوی آخر این که نمایش در همین سالن یا سالنی نزدیک تر به مراکز تئاتری وسط شهر تمدید
... دیدن ادامه ››
شود یا دست کم مدتی بعد دوباره اجرایش کنید.
راستی آقای خامنه ای! در تئاتر ما آدم دوست داشتنی از نزدیک کم دیده بودم! خوشحالم که هستید و خوشحالم که افتخار ملاقات تان را پیدا کردم.