در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تانیا | درباره نمایش سگ سورتمه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:43:07
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سگ سورتمه... نمایش عجیب و پیچیده‌ای نبود، اما نمایش خوبی بود. من دوسش داشتم و‌ چه خوب که دیدمش.
اول از همه اینکه خوبه که از کارایی که حرفی برای گفتن دارن، اما چهره و پروپاگاندا ندارن حمایت کنیم، حتی اگه احتمال بدیم که سلیقه‌مون نباشه، نه؟ نمی‌دونم دیگه! حالا شما اگه شرایطشو داری علی‌الحساب حمایت کن! حیفه نبودن و تموم شدن تئاتر...

درمورد نمایش، چرخه‌ی ابتذالی که مدنظر کارگردان بود به‌خوبی به اجرا در اومد: بی‌حرف اضافه، بی‌مقدمه‌چینی حتی، مستقیم سر اصل مطلب و کاملاً قابل فهم. البته به‌راحتی می‌شه لایه‌های دیگه‌ای هم براش متصور شد.

?از اینجا به‌بعد یه نَمه «خطر اسپویل»?

دو بازیگره بودن هر نقش، علاوه بر خلاقیت، قشنگ توجیه‌پذیر بود. اصاً لازم بود به‌نظرم و بدون اون نمایش می‌لنگید.
حضور دلقک‌های آخر هم ... دیدن ادامه ›› حرفی برای گفتن داشت. البته من ریسک نکردم باز هم از کارگردان چراییشو پرسیدم که گفتن نوعی فرم برای نمایش دنیای بدون وجود اون کودک و شروع دوباره‌ی چرخه‌ی ابتذال بود.
بود دیگه! اما متأسفانه حس خلسه‌ی منو از صحبت‌های سر مزار آنیش پروند‌‌ و پرتم کرد بیرون!
(آنیش: مرض داشتی؟ بیا با این پاک‌کن منو پاک کن...)

بازی همه‌ی بازیگران یکدست و ملموس بود. آنیش خب نقش خاصی داشتن که به‌خوبی از پسش بر اومدن. البته به‌نظرم لحن با اکت کمی ناهم‌خوان بود و شاید کمی چاشنی بریده‌بریده صحبت کردن یا مواردی از این قبیل بیشتر به نقش کمک می‌کرد.
خیره و مبهوت نگاه کردن‌های یکی از بازیگران مرد هم که من خیلی بهشون توجه می‌کردم برام جالب بود: برای مدت طولانی پلک هم نمی‌زدن!

انتقال حس «فلاکت» و «ندونم‌کاری» خانواده به‌درستی انجام شد. من که می‌تونستم مرد/مردها رو خفه کنم! البته از نظر کارگردانِ نمایش، زن و شوهر هر دو از یک جنس بودن؛ اما از نظر من، بی‌مسئولیتی مرد، گریز از تبعات کارهاش و فرارش به دنیایی دیگه‌ بارزتر و رو-اعصاب‌تر بود.

دکور صحنه خوب و مناسب و کافی بود. استفاده از ترکیب چوب و گونی و کنف و آب و دفتر و کتاب‌ها‌، فضای ذهنی موردنظر رو به‌درستی به‌تصویر کشیده بود.

در آخر تشکر می‌کنم از کارگردان محترم که برای مخاطبین کار ارزش قائل بودن و وقت گذاشتن و نقطه‌نظرات ما رو شنیدن، به پرسش‌های پیش اومده جواب دادن، ما رو با فضای ذهنی و دغدغه‌های ارزشمندشون بیشتر آشنا کردن و یاد گرفتیم ازشون. اصاً کل تئاتر یه‌طرف، این تعاملات یه‌طرف.
بنظرم کارگردان دلیلی که دو بازیگر رو برای کاراکتر پدر و مادر استفاده کرده می‌خواسته دو بعد از شخصیتشون رو نشون مخصوصا جایی که یکی از بازیگران مرد به زور گل میده و دیگری رو راهی بیمارستان میکنه
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
تانیا
بله، این یک بُعد ماجرا بود که حضور همزاد بازیگر به روایت بهتر داستان کمک کرد. بُعد دیگه که من برداشت کردم این بود که ریتم کار تندتر شد. در کنارش خود ایده‌ی خلاقانه و هماهنگی دو بازیگر هم نظر ...
بله دقیقا خلاقانه بود ایده و توضیحی که بابت فرم و میزانسن دادید واقعا جالب بود از این قضیه دقت نکرده بودم ????
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
مسبب خوشحالی ماست که اجرا نظر مثبتتون رو جلب کرده . لطفا بزرگواری کنید در صفحات مجازی خودتون هم در مورد اجرامون بنویسید و دیدنش رو به دیگران پیشنهاد کنید ??? سپاسگزارم
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید