به بهانۀ پایان یک موسیقی - نمایش دیگر از محمد رحمانیان عزیز :
از نگاه من وقتی از موسیقی - نمایش صحبت می کنیم ، اثر زمانی به معنای حقیقی جذاب ، منسجم و دارای ریتم مناسب می شود که پیوند مناسب بین بخش نمایشی و اجراهای زندۀ قطعات موسیقی اتفاق بیافتد . چیزی که در "ترانه های محلی" بر خلاف " ترانه های قدیمی" شاهد نبودیم. هر چقدر ترانه های محلی در بخش موسیقی قوی و پر بار است ، در بخش نمایش از نبود متریال داستانی و پرداخت مناسب و مرتبط آسیب می بیند . قصۀ دم دستی بازگشتن یک آهنگساز به وطن (با انتخاب و بازی ضعیف اشکان خطیبی) ، بیرون کشیدن چند شخصیت از دل چند فیلم سینمایی و باز گو کردن داستان های از هم گسیختۀ آن ها با محوریت آسیب های فرهنگی و اجتماعی ، تبعیض جنسیتی و ... به تنهایی نه در ایجاد حس نوستالژی در تماشاگر ، و نه در انتقال آن حس رنج مشترک آن گونه که باید موفق است. شاید همه این ها فقط بهانه ای است برای شنیدن و لذت بردن از موسیقی و شکسته شدن تابوی تک خوانی بانوان! در این میان اپیزود " بمانی" با بازی و صدای کم نظیر هانا کامکار از جذاب ترین بخش های نمایش بود . شاید تمرکز بر روی موضوع تبعیض جنسیتی و خشونت علیه زنان و استفاده از عناصر فیلم های به روز تر سینمای ایران هم به یکپارچگی ساختار اثر کمک بیشتری می کرد و هم به جذابیت و تاثیر گذاری آن بر نسل های مختلف. که البته آن وقت دیگر با اثری به اسم "ترانه های محلی" روبرو نبودیم!